اظهار بعضى فضايل باسباب خارج حاجت افتد مانند احتياج باكتساب اموال
در حريت و سخاوت و عدالت تا بفعل احرار قيام تواند نمود، و بر مجازات جميل و
مكافات واجب قادر بود
و چندانكه حاجت بيشتر بمواد خارج احتياج زيادهتر و اقتناء مواد
بىاعوان صالح و ياران مخلص متعذر بود و تقصير در كسب الفت مؤدى بتقصير در اكتساب
سعادت باشد و از اين جهت حكم كردهاند بر آنكه هيچ رذيلت در دين و دنيا مذمومتر
از كسالت و بطالت نيست
چه اين حالات حايل شوند ميان مردم و جملگى خيرات و فضايل و مردم را
از لباس مردمى بدر برند. و گفتيم كه دورترين خلق از فضيلت كسانىاند كه از تمدن و
تألف بيرون شوند و بوحشت و وحدت گرايند، پس فضيلت محبت و مودت و صداقت بزرگترين
فضايل بود و محافظت آن مهمترين كارها و غرض از اطناب در اين باب همين بود، چه اين
باب اشرف ابواب اين مقاله باشد از جهت معانى متقدم. و اللّه اعلم
فصل هفتم در كيفيت معاشرت باصناف خلق
مردم بايد كه نسبت حال خود باحوال جملگى اصناف خلق اعتبار كند، چه
نسبت او با هر صنفى خالى از سه نوع نبود: يا برتبت بالاى آن صنف باشد، يا مقابل،
يا فروتر. اگر بالاى آنصنف بود در رتبه آن اعتبار او را بر محافظت آن مرتبه باعث
باشد تا بنقصان ميل نكند
و اگر مقابل باشد بر ترقى از آن مرتبه در مدارج كمال باعث شود