(25) قيل لحكيم: كيف يحتال الانسان لئلّا يغضب؟
فقال:
ليكن ذاكرا فى كلّ وقت: انّه ليس يجب ان يخدم فقط بل و ان [يخدم، و
انّه ليس يجب ان يحتمل بل و ان] يحتمل، و انّه ليس يجب ان يصبر عليه بل و ان يصبر
هو ايضا من النّاس و ان يعلم:
انّ اللّه يراه دائما فانّه اذا فعل ذلك بحقائقها لم يغضب. ترجمه:
حكيمى را گفتند: چه حيلت كند[1] [انسان] تا خشم برو مستولى نشود؟ گفت:
بايد كه پيوسته بر خاطر او باشد كه: واجب نيست كه پيوسته خدمت او
كنند[2] بلكه او را نيز خدمت بايد كرد، و واجب نيست كه همه كس طاعت او دارند
بلكه او را نيز طاعتى ميبايد داشت، و واجب نيست كه پيوسته ازو تحمل كنند بلكه او
را نيز تحمل بايد كرد، و واجب نيست كه بر بدخويى او صبر كنند بلكه او را نيز با
ديگران صبر بايد كرد، و بايد داند كه پيوسته خدا او را مىبيند كه چون اين معانى
بحقيقت نزديك او مقرر شود خشم نگيرد[3].
(26) بالمقدرة يمتحن النّاس و يعرف همّهم
فمن كفّ اذاه
[3]در مجموعه ورام (باب الغضب ص 110) و
طهارة الاعراق (مقاله 7 ص 459) و السعادة و الاسعاد (ص 123 و 449) در هر يك درباره
درمان اين درد دستورهاى جداگانهاى ديده ميشود.