responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى المؤلف : شیرازی، احمد امین    الجزء : 1  صفحة : 139

«ابو حفص» كنيه عمر است باين‌جهت كه دخترى بنام «حفص» داشت كه بعدها زوجه رسول اكرم شد. نقب بمعنى سائيدگى سم چهارپا است «دبر» بمعنى زخم شدن پشت شتر است يعنى قسم ياد كرد بخدا «ابو حفص و عمر» كه بآن ناقه هيچگونه سائيدگى سم و زخم پشت و كوهان نرسيده.

فظهر: از مطالب مصنّف چنين برميآيد كه منظورش اين نيست كه كلمه قال فقط بيان براى كلمه وسوس شود. تا بيان فعل براى فعل باشد. بلكه منظورش اينست كه جمله قال تا آخر عطف بيان براى تمام‌ «فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ» است.

و امّا كونها كالمنقطعة: سومين قسم از اقسام فصل آن است كه جمله دوم نسبت باوّل مثل انقطاع باشد. و اين در جائى است كه دو جمله باشد كه اگر ما بخواهيم جمله دوم را عطف بر جمله اول بگيريم تصور ميشود كه ما جمله دوم را بر غير اوّل كه منظور و مقصود نيست عطف گرفته‌ايم.

و شبه هذا بكمال الانقطاع: علت اينكه اين مورد كمال انقطاع نيست بلكه شبيه كمال انقطاع است اينست كه بين خود دو جمله هيچگونه تنافى نيست مانع عطف چيزى خارج از ذات دو جمله است و ميتوان آنرا بوسيله قرينه‌اى دفع كرد.

و يسمى الفصل لذالك قطعا: در اصطلاح اين علم فصل آوردن باين دليل را قطع مى‌نامند. ولى اگر بين دو جمله كمال انقطاع باشد عدم عطف را فصل ميگويند مانند «و تظنّ سلمى ...» علت آنكه اين شعر را بعنوان مثال آورده نه شاهد، اينست كه در مثال احتمال ديگرى‌

اسم الکتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى المؤلف : شیرازی، احمد امین    الجزء : 1  صفحة : 139
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست