اسم الکتاب : قواعد فقهيه المؤلف : بجنوردى، سيد محمد الجزء : 1 صفحة : 41
از پيدا شدن مالك مأيوس شده مىتواند مال را نزد خود نگهدارد تا مالك
آن پيدا شود و در اين مدت كه مال را نزد خود نگه مىدارد يدش يد امانى است و محسن
است و اگر مال مذكور بدون تعدى و تفريط تلف شد، ضامن نيست و نيز مىتواند پس از
گذشتن يك سال تعريف مال ياد شده را از طرف مالك تصدق بدهد، اما در صورتى كه مالك
پيدا شد او ضامن است. آيا اين حكم با قاعدۀ احسان منافات دارد؟
در واقع، اگر ملتقط محسن است، بايد گفت:«مٰا عَلَى الْمُحْسِنِينَ
مِنْ سَبِيلٍ»يعنى در
صورتى كه پس از يك سال تعريف، مال را از طرف مالك تصدق دارد و بعدا مالك پيدا شد
بايد گفت كه ملتقط ضامن نيست، اما چرا در مورد لقطة و در تمامى موارد مجهول المالك
به ضمان ملتزم مىشويم؟ چگونه مىتوان بين ادلۀ قاعدۀ احسان و
ادلۀ مجهول المالك-
كه
تصدق به فقرا را اجازه مىدهد، مشروط به اينكه اگر مال پيدا شده و راضى به اين عمل
نبود قاعدۀ ضمان جارى شود-
جمع
كرد؟ چرا بايد گفت در حالى كه ملتقط محسن است، ضامن است. آيا ادلۀ مجهول المالك قاعدۀ احسان را تخصيص مىزند يا
تقييد مىكند؟ يعنى بايد گفت كه«مٰا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ»الا فى مورد مجهول المالك و يا اينكه نمىتوان به گونهاى ديگر بين
ادلة جمع كنيم كه موضوع تنافى و تعارض از بين برود، مثلا مىگوييم ادلۀ
مجهول المالك طرف را به تصدق مال مجهول المالك از طرف صاحبش ملزم نمىكند تا بعد
بگويد كه او ضامن است، بلكه تصدق دادن يك حكم تخييرى است يعنى با آنكه گفته است مىتواند
از طرف مالك تصدق بدهد گفته بود مىتواند مال مجهول المالك را نزد خود نگهدارد و
در اين
اسم الکتاب : قواعد فقهيه المؤلف : بجنوردى، سيد محمد الجزء : 1 صفحة : 41