اسم الکتاب : شرح رسالة المشاعر المؤلف : اللاهيجي، محمد جعفر الجزء : 1 صفحة : 342
الثانية: الوجود المتعلّق بغيره كالعقول و النفوس و الطبائع و
الأجرام و الموادّ؛
وجود مطلق از جهتى متحد و از جهتى متحد نيستند. از آن جائى كه تقوم
مقيد، به مطلق است، در اين مرتبه اتحاد دارند، ولى چون مطلق در مقام ذات، عارى از
قيود است. در مرتبه مطلق اتحاد ندارند و وجود مطلق كه فيض مقدس مىباشد، با فيض
اقدس كه منشأ اعتبار اعيان ثابته و مقام اسما و صفات مىباشد، واحدند و اختلاف
آنها به اجمال و تفصيل است و آنچه كه بالذات ارتباط به حق دارد، همان فيض اقدس
است. وجود مطلق تقدم رتبى بر وجودات مقيد دارد و به اعتبار نفس ذات، ماهيت ندارد و
وجود صرف است، ولى تعينات ماهوى، بر اين فعل اطلاقى حق عارض مىباشند، لذا گفته
شده است:
اين وجود به اعتبار اختلاط با ماهيت- با تنزه ذاتى- متحد و سارى در
همه ماهيات است. در عقل، عقل، در نفس، نفس و در جسم، جسم است (و في السمّ سمّ و في
الترياق ترياق) و هر ماهيتى را به اقتضاى ذاتى همان ماهيت كه در مقام قضاى الهى به
تبع اسما و صفات ثبوت علمى دارد و به لسان استعداد، تقاضاى وجود مىنمايد، ظهور
مىدهد.
هر وجودى كز عدم بنمود سر
بر يكى زهر است و بر ديگر شكر
پس مجعول بالذات به ملاحظه سنخيت بين جاعل بالذات و مجعول بالذات
واحد است و كثرات وجودى از كثرت تعينات در مقام اسما و صفات ناشى است. تفاوت، در
مجالى و قوابل امكانى به وجهى از براى خود قوابل و ماهيات ذاتى است و به وجه ديگر
به قضاى الهى و قضاى ازلى كه عبارت است از تعين قوابل در مقام و مرتبه اسما و صفات
مربوط است. گفتهاند: حقيقت هر شيئى عبارت است از نحوه تعين آن در علم بارى، ظهور
ماهيات و قوابل در خارج به فيض مقدس و وجود منبسط است كه به اين اعتبار استعدادات
و تعين ماهوى از فيض اقدس است و مقام فيض مقدس مقام قدر است. البته هر اجمالى قضا
و هر مفصلى نسبت به آن اجمال قدر است و تقدير تابع علم حق است. عالم قدر، عالم
اختلاط و سريان حقيقت وجود در ماهيات است. آنچه كه از جانب حق است، وجود است و اين
تعينات از ناحيه قوابل است و مرجعش به قوابل و ماهيات است، ماهيات ممكن به
[1] . گلشن راز ضمن مجموعه آثار شيخ محمود شبسترى، ص 78.
اسم الکتاب : شرح رسالة المشاعر المؤلف : اللاهيجي، محمد جعفر الجزء : 1 صفحة : 342