اسم الکتاب : شرح بر زاد المسافر المؤلف : آشتیانی، جلال الدين الجزء : 1 صفحة : 40
بيان نمودهاند كه ما، در اين رساله، عقايد آنان را تحرير مىكنيم.
مثل اين كه برخى، جهت تصحيح حشر اجساد، اجسام فلكى را موضع تخيل برخى از نفوس
دانستهاند. و برخى از اهل اشراق، ملاك حشر اجساد را فرد برزخى در قوس نزول
دانستهاند كه «وللناس فيما يعشقون مذاهب» [1]. ما بيان خواهيم نمود كه معاد و محشور
در يوم نشور، عين بدن موجود در دار غرور است.
نقل و تحقيق
فيلسوف بارع و عارف كامل، آخوند ملا عبد الرزاق در گوهر مراد گويد:
«نزدمحصلين از حكما و محققين از صوفيه و متكلمين،
حقيقت انسان، مركب از نفس مجرد و بدن مادى [است]. هيچ يك از نفس و بدن، على حدته مصداق
حقيقت انسان نتواند بود. چون ما پيش از اين اثبات كرديم تجرد نفس ناطقه را، پس
باطل شده مذهب طبيعيين و جمهور متكلمين. و چون بيان كرديم كه نفس ناطقه در مبدأ
فيضان- كه مسما است به عقل هيولانى- نيست مگر امرى بالقوه و فعليتى حاصل نتواند
بود مر او را مگر از كمالات علميه و عمليه حاصله به وساطت
[1]بنابر انحصار تجرد نفوس به تجرد عقلانى و نفى تجرد برزخى،
بايد حشر، به كسانى اختصاص داشته باشد كه به تجرد عقلى تام رسيده باشند.
و ديگر آن كه قرار دادن ملاك حشر اجساد را موضع فلكى جهت تخيل نفوس
انسانى- با آن كه به تجرد خيال معتقد نيستند و بنابر مادى بودن خيال، اين قوه
مسلما فانى و معدوم مىشود- و يا حمل نمودن كثيرى از مواعيد نبوت را- از قبيل حشر
اجساد و بعث از قبور و سؤالات بعد از موت- بر ابدان و اجسام مثاليه در قوس نزول،
از حيث ترتب تالى فاسد، در رتبه انكار حشر اجساد است. و بهتر بود اين جماعت، آيات
ناظر به حشر اجساد و ظواهر وارد راجع به حور و قصور و غلمان و جنات عدن تجرى من
تحتها الأنهار را مثل آيات و روايات دالّ بر تجسيم، توجيه مىنمودند و از باب آن
كه سر و كار پيغمبر با اعراب باديهنشين بود، اين آيات را بر امور معنويه حمل
مىنمودند، چون اين آيات، از آيات مربوط به مبدأ و صفات و افعال او زيادتر نيستند
كه علماى كلام گفتهاند ظواهر آنها اراده نشده است.
اسم الکتاب : شرح بر زاد المسافر المؤلف : آشتیانی، جلال الدين الجزء : 1 صفحة : 40