responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح بر زاد المسافر المؤلف : آشتیانی، جلال الدين    الجزء : 1  صفحة : 306

و دو شى‌ء وقتى به وجود واحد موجود مى‌شوند كه احدهما لا متحصل و ديگرى امرى متحصل باشد، يكى قوه و مبهم و ديگرى فعليت و متعيّن، و اين مبهم و متعين، در مرتبه ذات شى‌ء موجود است، نه جهت قوه در مقام اتحاد تقدم دارد- به اين معنا كه مبهم جدا از جهت تحصل، در خارج موجود باشد و تحصل لا حق آن شود؛ چه آن كه آنچه كه بدون لحوق، تحقق دارد خود متحصّل است و امر لا حق، عرضى و خارج از ذات آن، محسوب شود. و نيز جهت قوه از عوارض ذاتى جهت تحصل نمى‌باشد، بلكه يكى حالّ و ديگرى محلّ است نه مثل حلول عرض در محل و موضوع، بل بوجه غير داير- و نه جهت تحصل و فعليت، جدا از ماده و قوه موجود است وگرنه بايد صورتى از ماده مجرد باشد و مع ذلك با ماده، ملابس گردد.

توضيح كلمات آقا على مدرس- قدس سره- در اتحاد نفس با قواى جزئى و كلى نفس و اتحاد صورت مجرد با مراتب مادى و قوا و استعدادات موجود در بدن‌

بنابر مسلك اهل تحقيق، نفس ناطقه انسانى و ديگر نفوس مدبّر، يا متعلق ابدان، صورت تماميت جسم به معناى ماده است و به اعتبار وجود خارجى، با متعلق خود متحد و در نظام وجود، نفس مدبر بدن، با بدن، نه آن كه دو شى‌ء متباين نيستند، بلكه متحدند و به وجود واحد موجودند. و نفس، مادامى‌كه صورت تمامى بدن است، وجودى مجزا از بدن ندارد و بدن نيز در نظام اتم و احسن، به خودى خود امرى ممتاز و جدا و داخل مقوله‌اى از مقولات و موجودى از موجودات مستقل به حال خود، از وجود جمعى و فرقى نفس جدا نمى‌باشد و به اعتبارى، بدن، وجود فرقى و كينونت فرقانى نفس ناطقه است. و به مشرب تحقيق، نفس در هيچ مرتبه‌اى از مراتب وجود، به كلى از بدن انسلاخ ندارد و هميشه به بدن ما اعم از بدن موجود در مراتب وجود دنيوى نفس و مراحل وجود برزخى و اخروى نفس، مضاف است و با آن، متحد مى‌باشد، جز مقام غيب و

اسم الکتاب : شرح بر زاد المسافر المؤلف : آشتیانی، جلال الدين    الجزء : 1  صفحة : 306
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست