[2] يعنى منم پسر آنچنان
كسى كه واگذارنده است مرد منسوب به قبيله بكر بن وائل را كه اسم آن مرد (بشر) است،
در حالتى كه انتظار مىكشند مرغان، مردن او را به جهت آنكه واقع شوند بر او و
بخورند گوشت او را يا آنكه مرغان انتظار مىكشند مردن او را در حالتى كه
ايستادهاند بر بالاى سر او.
شاهد در بشر است كه عطف
بيان است از (البكرى) و مشتبه نمىشود به بدل باعتبار آنكه اگر بدل بوده باشد بايد
مبدل منه در حكم سقوط باشد و صحيح باشد گفتن (التارك بشر) و حال آنكه جايز نيست به
اعتبار آنكه لازم مىآيد اضافه اسم محلّى به لام كه (التارك) بوده باشد بسوى اسم
خالى از الف و لام كه (بشر) است و اين جايز نيست در نزد نحويّين. (جامع الشواهد).
جامع المقدمات (جامعه
اسم الکتاب : جامع المقدمات( جامعه مدرسين) المؤلف : جمعى از علما الجزء : 1 صفحة : 396