اسم الکتاب : شيعه در اسلام - ط قديم المؤلف : علامه طباطبایی الجزء : 1 صفحة : 187
صحابه حضور داشتند آن حضرت
فرمود: دوات و كاغذى براى من بياوريد تا براى شما چيزى بنويسم كه پس از من (با
رعايت آن) هرگز گمراه نشويد، بعضى از حاضرين گفتند: اين مرد هذيان مى گويد كتاب
خدا براى ما بس است!! آنگاه هياهوى حضار بلند شد. پيغمبراكرم فرمود: (برخيزيد و از
پيش من بيرون رويد؛ زيرا پيش پيغمبرى نبايد هياهو كنند
227).
با توجه به مطالب فصل
گذشته و توجه به اينكه كسانى كه در اين قضيه از عملى شدن تصميم پيغمبراكرم صلّى
اللّه عليه و آله و سلّم جلوگيرى كردند همان اشخاصى بودند كه فرداى همان روز از
خلافت انتخابى بهره مند شدند و بويژه اينكه انتخاب خليفه را بى اطلاع على عليه
السّلام و نزديكانش نموده، آنان را در برابر كار انجام يافته قرار دادند آيا مى
توان شك نمود كه مقصود پيغمبراكرم در حديث بالا تعيين شخص جانشين خود و معرفى على
عليه السّلام بود؟
و مقصود از اين سخن ايجاد
قيل و قال بود كه در اثر آن پيغمبراكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از تصميم خود
منصرف شود نه اينكه معناى جدى آن (سخن نابجاى گفتن از راه غلبه مرض) منظور باشد؛
زيرا اولًا: گذشته از اينكه در تمام مدت بيمارى از پيغمبراكرم صلّى اللّه عليه و
آله و سلّم حتّى يك حرف نابجا شنيده نشده و كسى هم نقل نكرده است، روى موازين
دينى، مسلمانى مى تواند پيغمبراكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را كه با عصمت
الهى مصون است به هذيان و بيهوده گويى نسبت دهد.
اسم الکتاب : شيعه در اسلام - ط قديم المؤلف : علامه طباطبایی الجزء : 1 صفحة : 187