اسم الکتاب : شيعه در اسلام - ط جديد المؤلف : علامه طباطبایی الجزء : 1 صفحة : 50
ابزارى كه بنايى را برپا
كرده با همان دست و ابزار آنرا خراب كند.
ثانيا: اين روايات كه
صحابه را تقديس و اعمال ناروا و غيرمشروع آنان را تصحيح مىكند و ايشان را آمرزيده
و مصون معرفى مىنمايد از راه خود صحابه به ما رسيده و به روايت ايشان نسبت داده
شده است و خود صحابه به شهادت تاريخ قطعى با همديگر معامله مصونيت و معذوريت
نمىكردند صحابه بودند كه دست به كشتار و سب و لعن و رسوا كردن همديگر گشودند و
هرگز كمترين اغماض و مسامحهاى در حق همديگر روا نمىداشتند.
بنابر آنچه گذشت به شهادت
عمل خود صحابه اين روايات صحيح نيستند و اگر صحيح باشند مقصود از آنها معناى ديگرى
است غير از مصونيت و تقديس قانونى صحابه.
و اگر فرضاً خداى متعال در
كلام خود روزى از صحابه در برابر خدمتى كه در اجراى فرمان او كردهاند اظهار[1] رضايت فرمايد معناى آن تقدير از
فرمانبردارى گذشته آنان است نه اينكه در آينده مىتوانند هر گونه نافرمانى كه دلشان
مىخواهد بكنند.
استقرار سلطنت بنىاميه
سال شصت هجرى قمرى معاويه
درگذشت و پسرش يزيد طبق بيعتى كه پدرش از مردم براى وى گرفته بود زمام حكومت
اسلامى را در دست گرفت.
يزيد به شهادت تاريخ
هيچگونه شخصيت دينى نداشت. جوانى بود حتى در زمان حيات پدر اعتنايى به اصول و
قوانين اسلام نمىكرد و جز عياشى و بى بند و بارى و شهوت رانى سرش نمىشد و در سه
سال حكومت خود فجايعى راه انداخت كه در