اسم الکتاب : شيعه در اسلام - ط جديد المؤلف : علامه طباطبایی الجزء : 1 صفحة : 132
قرآن كريم در آيات بسيارى
با صراحت لهجه خود را معجزه معرفى مىكند و عرب آن روز را به شهادت تاريخ و
راقىترين درجات فصاحت و بلاغت رسيده بود و در شيرينى زبان و روانى بيان پيشتازان
ميدان سخنورى شمرده مىشدند به معارضه و مبارزه مىطلبد و مىگويد: اگر چنين
مىپنداريد كه قرآن كريم سخن بشر و ساخته خود محمد صلى الله عليه و آله است يا از
كسى ياد گرفته و تعليم يافته مانند او را[1] يا مانند ده سوره[2] يا يك سوره[3] از سورههاى آن را بياورند و از هر وسيله ممكن در اينكار استفاده
كنند.
سخنوران نامى عرب پاسخى كه
در برابر اين درخواست آماده كردند اين بودكه گفتند قرآن سحر است و از عهده ما
بيرون[4].
قرآن كريم تنها از راه
فصاحت و بلاغت تحدى نمىكند و به معاوضه نمىطلبد بلكه گاهى از جهت معنا نيز
پيشنهاد معارضه مىنمايد و به نيروى فكرى همه جن و انس تحدى مىنمايد.
زيرا كتابى است كه به
برنامه كامل زندگى جهان انسانى مشتمل است و اگر به دقت كنجكاوى شود پايه اين
برنامه وسيع و پهناور كه هر گوشه و كنار اعتقادات و اخلاق و اعمال بيرون از شمار
انسانيت را فرا گرفته و به تمام دقايق و جزئيات آن رسيدگى مىنمايد همانا (حق)
قرار داده و آن را (دين حق) ناميده (اسلام دينى است كه مقررات
[2] . چنانكه در سوره
هود، آيه 15 مىفرمايد: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ
فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ
مِنْ دُونِ اللَّهِ»؛ بلكه مىگويند: محمد صلى الله عليه
و آله قرآن را به خدا تهمت بسته بگو بنابراين ده سوره افترايى مانند قرآن بياوريد
و از هر كه مىتوانيد استمدادكنيد
[3] . چنانكه در سوره
يونس، آيه 38 مىفرمايد: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ
فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ»؛ بلكه مىگويند:
قرآندروغى است كه به خدا بسته بگو: بنابراين يك سوره مانند قرآن بياوريد:
[4] . چنانكه از يكى از
سخنوران عرب نقل مىكند: «فَقالَ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ
يُؤْثَرُ* إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ»
مدثر، آيه 24- 25: (وليد پس از فكر بسيار پشت به حق كرده و سركشى نموده) گفت: اين
قرآن جز سحر (جذاب) نيست اين قرآن جز سخن بشر نيست
اسم الکتاب : شيعه در اسلام - ط جديد المؤلف : علامه طباطبایی الجزء : 1 صفحة : 132