اسم الکتاب : أسرار الحكم المؤلف : محقق سبزوارى الجزء : 1 صفحة : 233
اصقاع ديگر، بىنيازمندى
به پا.
و بعضى از متكلّمين، «عقول
كليّه» را منكرند. و بدان كه: انكار عقول، انكار «حكمت» است، چه معظم ابواب حكمت،
مباحث عقول است و چنين كسى «حكيم» نيست، اگر چه آن، باكى از اين ندارد، ولى، غبن افحش
است و ديگر، انكار غايات نفوس است كه نفوس بايد «عقول» شوند كه حقّ وصول به غايات،
به طور «تحوّل و فنا» ست و لا اقلّ، به نحو «اتّصال» است، با اينكه عقول در سلسله
عروجيّه را چرا نبينند و اينها مطابقاند با عقول، در سلسله نزوليّه. امّا در علم
به كليات متّصلاند به آنها. مصرع: اتّصالى بىتكيّف، بىقياس.
بلكه پيغمبر ما صلّى اللّه
عليه و آله، گذشت از جبرئيل، چنانكه ناطق است به اين: «لو دنوت انملة لاحترقت».[1] و يكى از اولاد امجادش- سلام الله
عليهم اجمعين- فرموده: «و روح القدس فى جنان الصّاقورة ذاق من حدائقنا الباكورة».[2]
و امّا در فعل: پس، معجزات و كرامات، بدون استعمال آلات، منادى است به عدم حاجتشان
در فعل به مادّه. و شقّ قمر با استعمال مواد متّصله يا منفصله نبود، با آنكه فى
الجمله شواغلى، تا در عالم طبيعت باشند، هست، تا آنكه «فزت بربّ الكعبه»[3] بگويند و چرا آنان كه منكرند، متخلّق
به «اخلاق روحانيّون»، بلكه متخلّق به «اخلاق اللّه» نشوند، بلكه متحقّق به او
نشوند، تا در خود ببينند متألّهى كه «بدن»، او را، مانند قميصى شود كه: «يلبسه
تارة و يخلعه اخرى»؟[4]
چگونه شك مىگذارد[5] در وجود عقول، يا در عارفى كه «فانى
فى اللّه» و «باقى
[1] - «بحار الانوار»، ج18/ 382.
[2] - «بحار الانوار»، ج26/ 265 و ج 78/ 378. ابن شهر آشوب در «مناقب» نقل كرده است: «صاقوره» آسمان است وعالم روحانى از آن برخاست، مانند لا تفتح لهم ابواب السّماء و لا يدخلون الجنّةحتّى يلج الجمل فى سم الخياط. و «با كوره» ميوه نو رسيده را گويند، يعنى روحالقدس، در بهشت اعلى، از باغهاى ما نوبر چشيد.
[3] - فزت و رب الكعبة،«بحار الانوار» ج 20/ 148، و ج 73/ 59.
[4] - مأخذ اين جمله شيخاشراق، در «فيلسوف عدالت» ذكر شده است.
[5] - يعنى: چگونه شكروا مىدارد ...
اسم الکتاب : أسرار الحكم المؤلف : محقق سبزوارى الجزء : 1 صفحة : 233