اسم الکتاب : أسرار الحكم المؤلف : محقق سبزوارى الجزء : 1 صفحة : 145
اقدس، چه اينها از صقع
ربوبيّتاند. آيا نمىبينى عقول را كه مثل معنى حرفى- كه غير مستقل بالمفهوميّه
است- آنها غير مستقل بالوجودند؟ زيرا كه وجود رابطند و وجود رابطى ندارند، چه جاى
وجود نفسى؟ گويند: از صقع ربوبيّتاند.
پس، صور علميّه- كه «صفت»
اند، نه «فعل»- چگونه بينونتى داشته باشند كه جاعليّت و مجعوليّت را انجام بدهد؟ و
به همين، جواب داده مىشود [از] اعتراض ديگر كه: لازم آرند كه «ذات»، محلّ ممكنات
باشد، چه گوئيم كه اينها واجباند به وجوب «واجب الوجود»- بالذّات نه به ايجاب او-
چه، در مقام «وجوب»، سه مرتبه است:
- واجب الوجود بالذّات به
قول مطلق و او ذات حق است تعالى.
- و واجب به وجوب الذات و
آن اينهايند،- و واجب بايجاب الذّات و اين واجبات «بالغير» و موجودات «لايزاليّه»
است.
و نيز، با همين جواب داده
مىشود [از] اعتراض ديگر كه گويند: لازم آيد كه «عقل اوّل»، معلول اوّل نباشد، و
[از] اعتراض ديگر كه: لازم آيد كه ذات اقدس، محلّ معلول اوّل خود باشد، چه صورت
علميّه صادر اوّل است، و همچنين اعتراض ديگر كه: لازم آيد كه «واجب الوجود»، هيچ
معلول را- حتّى معلول اوّل را- به مجرّد ذات ايجاد نكرده باشد، بلكه به توسّط
صورت. و لازم آيد كه علّت تامّه، بسيطه نباشد.
چه، گوئيم: صورت علميّه،
واسطه مباينى نيست، و اين قول كه بگوئيم به توسّط صورت، موجود شدهاند، در قوّه آن
است كه بگوئيم كه: عن علم موجود شدهاند و البته چنين است.
[1] - ديوان ابن العربى،شرح از قاضى حمزه ابن فنارى.
اسم الکتاب : أسرار الحكم المؤلف : محقق سبزوارى الجزء : 1 صفحة : 145