اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 78
و حوّا با وسوسه، فريب و
گمراهسازى ابليس، از درخت ممنوع خوردند يا چشيدند و بىدرنگ لباسهايشان فروريخت
و در نتيجه، شرمگاهشان آشكار و از بهشت اخراج شدند. از تعبيرهاى «فَوَسوَسَ لَهُمَا الشَّيطنُ»
(اعراف/ 7، 20)، «فَدلَّل- هُما بِغُرورٍ»
(اعراف/ 7، 22)، «فَأزَلَّهُما الشَّيطنُ»
(بقره/ 2، 36) برمىآيد كه ابتدا وسوسه شيطان، بعد فريب خوردن آدم و حوّا، و در پى
آن، لغزش و اخراج آن دو از بهشت صورت گرفته است. مفسّران در چگونگى دسترس
ابليس به آدم و حوّا- با اين كه ابليس از بهشت رانده شده بود- وجوهى گفتهاند؛
مانند: ابليس به آسمان نزديك مىشد و با آدم سخن مىگفت. ابليس به درِ بهشت نزديك
شده، آدم را صدا مىزد و از آنجا با او سخن مىگفت. ابليس از زمين به آدم پيام
مىفرستاد و با او سخن مىگفت و ....[1] از ظاهر اين توجيهها
برمىآيد كه بهشتِ آدم را بهشت موعود دانستهاند كه ابليس نمىتواند وارد آن شود؛
در حالىكه ظاهر آيات قرآن با اين سخن سازگار نيست و دليل محكمى براى پذيرش آن
وجود ندارد. به گفته علّامه طباطبايى،
از آيات مربوط استفاده مىشود كه آدم و حوّا شيطان را ديده و شناختهاند و مانعى
ندارد كه شيطان وارد بهشت شده باشد؛ چرا كه در بهشتِ «جاويد» جايى براى شيطان
نيست، نه بهشت «آدم»؛ ازاينرو همگى بعداً از آن اخراج شدند.[2] در آيه 20 اعراف/ 7 درباره
اثر وسوسه شيطان آمده است كه شيطان آن دو را فريفت تا شرمگاهشان آشكار شود: «فَوَسوَسَ لَهُما الشَّيطنُ لِيُبدِىَ لَهُما ماوُرِىَ عَنهُما
مِن سَوءتهِما». درباره «لام» «ليبدى» دو قول وجود دارد: نخست اينكه براى عاقبت باشد؛ يعنى وسوسه شيطان
به پديدار شدن شرمگاهشان انجاميد و شيطان، در ابتدا از اين سرانجام آگاه نبود.[3] ديگر اين كه لامِ غرض باشد؛ به اين
شكل كه گفته شود: پديدار گشتن شرمگاه، كنايه از سقوط حرمت و زوالِ مقام است؛
بنابراين، قصد شيطان از وسوسه آن دو، زوال حرمت و از ميان بردن مقام آنان بوده است
يا بگوييم: شيطان در لوح محفوظ ديده يا[1]. التبيان، ج 1، ص162؛ مجمع البيان، ج 1، ص 197؛ التفسير الكبير، ج 3، ص 15 [2]. الميزان، ج 1، ص131 [3]. كشفالاسرار، ج 3،ص 577؛ التفسير الكبير، ج 14، ص 46
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 78