اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 515
نمىتوان اهل خانه را در
امان دانست و خواست تا صبحگاه صبر كنند[1] و خود نيز تمام شب را به انتظار خروج پيامبر صلى الله عليه و آله
نشست.[2] ابولهب پس از هجرت مسلمانان به مدينه
تا جنگ بدر، ديگر نمودى ندارد و در اين جنگ نيز كه همه اشراف مكه حضور يافتند،
شركت نكرد[3] و به اصرار ديگران، فقط عاص بنهشام
بنمغيره، برادر ابوجهل را در مقابل بخشش 4 هزار درهم طلبى كه از او داشت، به جاى
خويش فرستاد.[4] برخى علت عدم شركت او را درماندگى و
ناتوانىاش ذكر كردهاند[5]
و برخى ديگر، خواب عاتكه، خواهرش را مبنى بر شكست فضاحتبار مشركان، علّت اصلى
دانستهاند؛[6] به هر حال وى با اينكه در جنگ نبود،
اخبار آن را پىگيرى مىكرد[7] و چون از زبان ابورافع شنيد كه در اين جنگ فرشتگان يار مسلمانان
بودند، سخت برآشفت و به شدت او را زد.[8] ابولهب، پس از شنيدن خبر
شكست مشركان در بدر، پس از 7[9] يا 9 روز[10]
بر اثر بيمارى پوستى درگذشت.[11] فرزندانش از ترس سرايت مرض، از جنازهاش دورى جسته، در نهايت او را
در بالاى مكه كنار ديوارى نهاده و از دور، بى آنكه لمسش كنند، بر او سنگ ريختند
تا مدفون شد.[12] ابنبطوطه در سفرنامه خويش از قبرى در
بيرون مكه ياد مىكند كه منسوب به ابولهب بود و مردم بر آن سنگ مىزدند.[13] ابنجبير از دو قبر در سمت چپ باب
العمرة خبر مىدهد كه مىگفتند: از ابولهب و همسرش ام جميل است.[14] نسل ابولهب[1]. تفسير قمى، ج 1، ص302 [2]. الطبقات، ج 1، ص176- 177 [3]. المغازى، ج 1، ص33؛ الاغانى، ج 4، ص 205 [4]. المغازى، ج 1، ص33؛ البداية والنهايه، ج 3، ص 203 [5]. تاريخ يعقوبى، ج2، ص 45 [6]. الطبقات، ج 8، ص36- 37؛ تاريخ طبرى، ج 2، ص 24؛ السيرةالحلبيه، ج 2، ص 377 [7]. البداية والنهايه،ج 3، ص 242 [8]. الطبقات، ج 4، ص55؛ الاغانى، ج 4، ص 206 [9]. الخصائص الكبرى، ج1، ص 343 [10]. تاريخ يعقوبى، ج2، ص 46 [11]. المعارف، ص 125 [12]. الاغانى، ج 4، ص206 [13]. رحلة ابنبطوطه،ص 142 [14]. رحلة ابن جبير، ص88
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 515