اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 494
در اينكه ابوعبيده تا چه
اندازه در گشودن سرزمينهاى شام نقش داشته، روايات، گوناگون است؛[1] امّا هرچه بود، عمر نيز او را بر
آنجا گمارد؛[2] هرچند نمىتوان فقط او را امير آن
ديار دانست.[3] ابوعبيده در سال 18 هجرى در ديار شام
به طاعون عمواس مبتلا شد و در 58 سالگى درگذشت و معاذ* بنجبل بر او نماز خواند.[4] از او كسى باقى نماند.[5] از عمر نقل شده كه اگر ابوعبيده زنده
بود، او را خليفه قرار مىدادم و با هيچكس مشورت نمىكردم[6] و نيز آرزو مىكرد كه به اندازه گنجايش يك اتاق، افرادى چون او
مىداشت.[7] اهلسنت در كتابهاى خود
براى ابوعبيده بابى گشوده و فضايلى را بدو نسبت داده و وى را يكى از عشره مبشّره و
امين امت دانستهاند؛[8]
اما در نگاه شيعى، چنين فضايلى براى او ثابت نيست؛ چنانكه در نفحات الازهار طرق
روايت اخير، از نظر تاريخى و رجالى بررسى و صحّت آن رد شده است.[9] در حالات ابوعبيده آمده
است كه روزى مىگريست. سبب آن را پرسيدند، گفت: روزى پيامبر صلى الله عليه
و آله براى ما از فتحهاى آينده مىگفت تا سخن به فتح شام رسيد و گفت: اى ابوعبيده! چيزى تو را
از خدا غافل نكند، پس بدان كه سه خدمتگزار و سه مركب كافى است ... حال من به
خانهام مىنگرم كه از بردگان آكنده و به اصطبلم نگاه مىكنم كه پر از چارپايان
است؛ بنابراين چگونه پس از اين، رسول خدا را ملاقات كنم؛ در حالىكه از ما عهد
گرفته بود محبوبترين و نزديكترينتان به من، كسى است كه مرا به گونهاى ملاقات
كند كه در آن وضع از من جدا شده است؟[10][1]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 355؛ البدء و التاريخ، ج 5، ص 87 [2]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 355 [3]. فتوحالبلدان، ج1، ص 128؛ المعجمالكبير، ج 1، ص 156 [4]. المستدرك، ج 3، ص296؛ المعجمالكبير، ج 1، ص 155 [5]. السير و المغازى،ص 226؛ جمهرة انساب العرب، ص 176 [6]. كنزالعمال، ج 13،ص 216 [7]. حلية الاولياء، ج1، ص 146 [8]. المستدرك، ج 3، ص297- 298؛ جمهرةانساب العرب، ص 176؛ اسدالغابه، ج 3، ص 126 [9]. نفحاتالازهار، ج11، ص 314 [10]. مسند احمد، ج 1،ص 321؛ كنزالعمال، ج 13، ص 217- 218
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 494