اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 417
ابوذر، نخستين كسى بود كه
پيامبر را به تحيّت اسلامى سلام گفت.[1] وى پس از پذيرش اسلام، از طرف حضرت به اخفاى دين و بازگشت به ديار
خويش تا هنگام رسيدنِ فرمانِ هجرت، مأمور شد؛ امّا شوق او به اسلام و پيامبر، وى
را به اظهار عقيده در ميان مشركان[2] و اعتراض آنان[3] كشاند؛ از اينرو مشكلاتى را متحمّل شد.[4] اوسپس به ديار خويش رفت و پس از جنگ احُد (يا خندق[5]) به مدينه آمد و تا پايان حيات پيامبر
صلى الله عليه و آله با حضرت بود.[6] در فتح مكّه، گويا پرچم بنىغفار را به دست داشت[7] و در حنين، پرچمدار آنان بود؛[8] گرچه بعضى او را در اين جنگ، جانشين
پيامبر در مدينه دانستهاند.[9] وى در «عمرةالقضاء»[10] و غزوه «ذاتالرقاع» نيز امامت جماعت مدينه به جاى پيامبر و جانشينى
حضرت را برعهده داشت.[11]
در جنگ تبوك، به سبب ضعف مركب، با تأخير و پياده به حضور حضرت رسيد.[12] پيامبر صلى الله عليه و آله در همين
واقعه كه ابوذر به تنهايى از دوردست مىآمد، فرمود: او تنها زندگى مىكند؛
تنها مىميرد و تنها وارد بهشت خواهد شد.[13] بر پايه روايتى از امام
على عليه السلام پيامبردرباره ابوذر فرمود: آسمان بر كسى راستگوتر از ابوذر سايه
نيفكنده و زمين، مانند او را حمل نكرده است،[14] صداقت ابوذر در بين عرب ضربالمثل شد.[15] پيامبر به ابوذر علاقه داشت و وى را يكى از 14 رفيق خود مىشمرد[16] و[1]. صحيح مسلم، ج 8، ص368 [2]. الاستيعاب، ج 4، ص217 [3]. الطبقات، ج 4، ص170 [4]. الاستيعاب، ج 4، ص217 [5]. الطبقات، ج 3، ص419 و ج 4، ص 168 [6]. الاستيعاب، ج 1، ص321 [7]. المغازى، ج 2، ص819 [8]. همان، ج 3، ص 896 (9) (10) 9 و. مناقب، ج 1،ص 211 [11]. السيرة النبويه،ج 3، ص 203 [12]. المغازى، ج 3، ص1000؛ الطبقات، ج 2، ص 125 [13]. اختيار معرفةالرجال، ص 24؛ المغازى، ج 3، ص 1000 [14]. الامالى، ص 710؛الطبقات، ج 4، ص 172 [15]. العقدالفريد، ج3، ص 72 [16]. المعجمالكبير، ج6، ص 216
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 417