اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 403
بنويسد.[1] وى در سال يازدهم هجرى، همراه لشكرى
بود كه براى سركوبى مسيلمه كذّابِ مدّعى نبوّت، به سرزمين يمامه اعزام شدند.
ابودجانه خود را با تاكتيكى خاص به درون باغى كه مسيلمه و طرفدارانش در آن سنگر
گرفته بودند، رساند؛ پس از او، براء بنمالك با همان روش وارد باغ شد. در را باز
كرد و مسلمانان وارد باغ شدند.[2] ابودجانه به طور مستقيم در قتل مسيلمه شركت داشت[3] و گفتهاند كه در همين نبرد، به شهادت
رسيد. ابنكثير ايننقل را
درستتر مىداند؛ ولى نقلى را هم كه وى تا خلافت امام على عليه السلام زنده بوده و
در جنگ صفّين شركت داشته، آورده است.[4] برپايه گزارشى، او در اين جنگ، به شهادت رسيده است.[5] براساس نقل ديگرى، عُمَر
وى را پس از جنگ با ايران مأمور گردآورى خمس سرزمينهاى فتح شده كرده است؛[6] امّا ابن حجر عسقلانى به نقل از
الفتوح و ديگران، سمّاكبن خَرَشه انصارى را كه در جنگ قادسيه و نيز در جنگ صفين
در ركاب على عليه السلام بوده، غير ابودجانه دانسته است.[7] سيوطى،[8] به نقل از جابر آورده است كه روزى
اصحاب در مسجد و در حضور پيامبر از بهشت سخن مىگفتند. حضرت فرمود: اى ابادجانه!
آيا مىدانى هركس كه ما را دوست بدارد و به محبّت ما آزموده شود، خداوند تعالى او
را دربهشت با ما ساكن خواهد كرد؟ سپس آيه «إِنّ المُتّقينَ فى جَنت وَ نَهَرٍ* فِى مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ
مَلِيكٍ مُقْتَدِر/ پرهيزكاران به يقين در باغها و نهرهاى بهشتى در جاىگاه صدق، نزد
خداوند مالك مقتدر جاى دارند» (قمر/ 54، 54- 55) را تلاوت فرمود.[1]. بحار الانوار، ج91، ص 220 [2]. البداية والنهايه، ج 6، ص 252؛ ريحانة الادب، ج 7، ص 96 [3]. الطبقات، ج 3، ص420؛ تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 130؛ اسدالغابه، ج 6، ص 93 [4]. البداية والنهايه، ج 6، ص 252 [5]. ريحانةالادب، ج 7،ص 96 [6]. البداية والنهايه، ج 7، ص 98 [7]. الاصابه، ج 3، ص146- 147 [8]. الدرالمنثور، ج 7،ص 688
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 403