اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 309
مسلمانان سرود؛ امّا پس از
پيروزى مسلمانان و شكست مشركان، وى آن را مرهون خندق دانسته، گفت: اگر خندق نبود،
از مسلمانان جز كشتههايى براى پرندگان بيابان و گرگها چيزى باقى نمىماند.[1] ابنزبعرى در سال فتح
مكّه، به اتفاق هبيرة بنابىوهب مخزومى به نجران گريخت[2] و به نجرانيان درباره خطر حمله پيامبر صلى الله عليه و آله به آنجا
هشدار داد.[3] وى مدّتى در آنجا اقامت گزيد تا
حسانبنثابت، شاعر مسلمان، در يك بيت پيامى بدين مضمون براى او فرستاد: مردمى را كه دشمنى با
آنان، تو را به زندگى سخت در نجران واداشت، از دست مده[4] و بدين طريق از او خواست تا اسلام آورد. گويى وى پس از دريافت نامه،
در همين سال اسلام آورد و در امان پيامبر صلى الله عليه و آله قرار گرفت[5] و با اظهار پشيمانى از گذشته، در ضمن
اشعارى، انگيزههاى مخالفت خود را با پيامبر، قساوتِ قلب و پيروى از هواى نفس و
شيطان برشمرد.[6] از وى جملههايى هنگام پذيرش اسلام
نقل شده كه از پشيمانى او حكايت دارد.[7] او پس از مسلمانى، در حوادث بعدى با پيامبر صلى الله عليه و آله
بود.[8] پس از آن، اطلاعى از او در دست نيست؛
ولى گويا خلافت عمر را درك كرد. از ابنزبعرى فرزندى نماند.[9] ابنزبعرى در شأن نزول 1. در غررالتبيان، ذيل آيه
224 شعراء/ 26: «والشُّعَراءُ يَتَّبِعهُم الْغاوُونَ»
آمده است كه مقصود از شعرا در آيه، شعراى مشركان از جمله عبداللّهبنزبعرى است كه
در وادىها سرگردانند.[10]
طبرسى، تمام اين شعرا جز يك تن را از قريش دانسته كه به گزاف، مدّعى بودند چون
محمد صلى الله عليه و آله سخن مىگويند.[11][1]. همان، ص 257- 258 [2]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 262؛ الاستيعاب، ج 3، ص 36 [3]. المغازى، ج 2، ص747 [4]. همان، ص 847- 848؛الاستيعاب، ج 3، ص 37 [5]. الاغانى، ج 15، ص174؛ الاصابه، ج 4، ص 76 [6]. الاستيعاب، ج 3، ص37 [7]. المغازى، ج 2، ص847- 848 [8]. الاستيعاب، ج 3، ص38 [9]. جمهرة انسابالعرب، ص 165؛ اسد الغابه، ج 3، ص 240 [10]. غرر التبيان، ص376 [11]. مجمعالبيان، ج7، ص 325
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 309