اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 185
در بيانى ديگر، ابراهيم
عليه السلام با استدلال بر ناتوانى بتها از روزى رساندن به انسان و انحصار
رازقيّت در خداوند، لغو بودن عبادت آنها را بيان داشته است:
«إِنَّ الَّذِينَ تَعبُدونَ مِن دُونِاللّهِ لَايَملِكونَ لَكُم رِزقاً ....» (عنكبوت/ 29، 17) مالكيّت، تابع ايجاد بوده و به اعتراف خود شما،
ايجاد در انحصار خداوند است؛ پس خداوند كه شما و رزق شما را پديد آورده، زمامدار
و مالك رزق شما است و نه بتها؛[1] بنابراين، پرستش بتها به طمع جلب رزق، عملى بىحاصل به شمار
مىآيد. 2. انفكاكناپذيرى خلق از
تدبير: «قالَ أَفرءَيتُم ما كُنتُم تَعبدونَ* أَنتُموءَابَاؤُكُم
الأَقدمونَ* فَإِنَّهُم عَدّوٌ لِى إِلّا رَبَّ العلَمينَ* الَّذِى خَلَقَنِى
فَهُوَ يَهدِين* والَّذِى هُويُطعِمُنِى ويَسقِينِ* ....»
(شعراء/ 26، 75- 80) حاصل اين استدلال كه با جمله
«الَّذِى خَلقنِى فَهوَ يَهدِين» بيان شده، اين است كه
بدون ترديد- همانگونه كه مشركان نيز اعتراف داشتهاند- خلق و ايجاد، به آفريدگار
يكتا مستند است و از سويى، ممكن نيست كه تدبير، از خلق جدا باشد؛ زيرا موجودات
جسمانى به تدريج كامل مىشوند؛ بنابراين هرگز معقول نيست كه خلق به چيزى و تدبير
به چيزى ديگر مستند باشد و از آنجا كه زمام خلق و ايجاد به دست خداوند است، تدبير
هم مستند به او است.[2]
به نظر برخى، سخن ابراهيم عليه السلام در آيات 95- 96 صافات/ 37: «أَتعبُدونَ مَاتَنحِتونَ* واللّهُ خَلقَكُم و ما تَعمَلُون» نيز به همين برهان اشاره دارد. خداوند، آفريدگار انسان و
از مجراى اراده انسان، آفريدگار عمل (ساخته) او است و آفرينش نيز از تدبير جدا
نيست؛ پس خداوند، ربّ و پروردگار انسان شمرده مىشود و همو شايستگى عبوديّت را
دارد، نه چيزى كه ساخته دست انسان است.[3] بعضى، آيه را[1]. الميزان، ج 16، ص115 [2]. همان، ج 15، ص 283 [3]. الميزان، ج 17، ص150
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 185