اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 150
لوط گفت: براى نجات جان
خود فرار كنيد و به پشت سرهم نگاه نكنيد ... امّا زن لوط به پشت سر نگاه كرد و به
ستونى از نمك تبديل شد.[1]
مفسّرانى كه مىگويند: همسر لوط همراه وى از شهر خارج و در بين راه با نگاه به پشت
سر، دچار عذاب شد نيز، اين رأى را تأييد مىكنند. قول ديگر، باقى ماندن وى در شهر
است. برخى نيز گفتهاند: مقصود
از توجّه نكردن به پشت سر، اين بوده كه نگران قوم و نابودى آنها نباشند.[2] گفته شده: مردى دانشمند از قوم لوط
مردم را به عذابِ تهديد شده از سوى لوط، هشدار داد و از آنها خواست كه مانع خروج
لوط شوند؛ زيرا حضور وى، مانع عذاب مىشود؛ از اين رو مردم، گردِ خانه لوط جمع شده
تا از خروج وى جلوگيرى كنند؛ ولى لوط در پى ستونى از نور كه جبرئيل پيش رويش ايجاد
كرد، به راه افتاد و از شهر بيرون شد.[3] برپايه روايتى از امامباقر عليه السلام، فرشتگان به لوط گفتند: پس
از هفت روز در نيمه شب هشتم، با اهلت از شهر بيرون برو.[4] لوط، پس از خروج از شهر، به جايى كه مأمور بود رفت؛ مكانى كه بيشتر
مفسّران آنجا را شام دانستهاند.[5] مكانهاى ديگرى، چون صُغَر،[6] صَفَد (يكى از قريههاى قوم لوط) مصر،[7] اليقين (محلى در الخليل) كه لوط به آنجا نزد ابراهيم رفت و به
انتظار عذاب ماندند و با نزول عذاب، ابراهيم گفت:
«أَيقَنتُ بِاللّهِ» و از آن پس، «اليقين» خوانده شد[8] نيز ذكر شده است. در عهد عتيق نيز ذكر
شده[1]. كتاب مقدس،پيدايش، 19: 17- 27 [2]. روضالجنان، ج 10،ص 314 [3]. النورالمبين، ص136 [4]. بحارالانوار، ج12، ص 149 [5]. كشفالاسرار، ج 5،ص 324؛ مجمعالبيان، ج 6، ص 525؛ تفسيرقرطبى، ج 10، ص 26 [6]. روضالجنان، ج 11،ص 335 [7]. كشفالاسرار، ج 5،ص 324 [8]. تفسير قرطبى، ج10، ص 26
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 150