اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 84
رواياتى از ابنعبّاس و
عايشه گفتهاند: آن كلمات، اعمال و مناسك حجّ بود و آدم عليه السلام و حوّا براى
توبه، هفت دور، كعبه را طواف كردند و ...؛ سپس خداوند توبه آنها را پذيرفت.[1] اين تفسيرها، گويا
هيچگونه تعارض و منافاتى با يكديگر ندارند و همه مىتوانند مقصود باشند؛ زيرا
ممكن است مجموع اين كلمات به آدم آموخته شده تا با توجّه به حقيقت و عمق باطن
آنها، انقلاب عميقى در روح وى حاصل شده و خدا او را مشمول لطف و هدايت خود قرار
داده باشد.[2] نبوّت آدم برخى مفسّران با استناد به
آياتى مانند «إِنَّ اللّهَ اصطَفى ءَادَمَ»
(آلعمران/ 3، 33)، «إِنّى جاعِلٌ فِىالأَرضِ
خَلِيفة» (بقره/ 2، 30)، «فَإِمَّا
يَأتِينَّكُم مِنّى هُدًى» (طه/ 20، 123) و نيز با
استناد به رواياتى در ذيل آيه «إِنَّ هذا لَفِى
الصُّحُفِ الأُولى» (الاعلى/ 87، 18) بر پيامبرى آدم
استدلال كردهاند.[3] به گفته المنار، بر ثبوت شريعت آدم
عليه السلام علم ضرور و بديهى وجود دارد. دراين شريعت عبادت خدا مطرح بوده و قرآن
از وجود حلال و حرام و آموختن آنها به بندگان خدا و فرزندان خويش، مانند قربانى
كردن براى خدا خبر داده است. شريعت آدم تا زمان نوح عليه السلام (حدود 10 قرن پس
از آدم) ادامه داشته و بعد اختلاف شرايع مطرح شده است.[4] عدّهاى گفتهاند: آدم عليه السلام مانند برخى پيامبران، داراى
سِمَت نبّوت و رسالت بود و خداوند با اين مسؤوليت، او را به سوى فرزندانش يا
فرشتگان و يا همسرش برانگيخت.[5] به نظر عدّهاى، معجزه آدم، الهام يا آموزش اسما از طرف خدا به وى
بوده كه با لفظ عربى بر زبانش ظاهر گشته است و اين، نبوّت وى را مىرساند؛ زيرا
ميان[1]. كشفالاسرار، ج 1،ص 156؛ التفسير الكبير، ج 3، ص 20؛ تفسير صدرالمتألهين، ج 3، ص 131 [2]. نمونه، ج 1، ص 199 [3]. مجمعالبيان، ج10، ص 722؛ نورالثقلين، ج 5، ص 562 [4]. المنار، ج 7، ص602 [5]. كشفالاسرار، ج 1،ص 138؛ مجمعالبيان، ج 1، ص 181- 186؛ التفسير الكبير، ج 2، ص 177
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 84