اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 60
با استفاده از آيات 28- 29
حجر/ 15: «... إِنّى خلق بَشَرًا ... فَإِذا سَوّيتُهُ و نَفختُ فِيهِ
مِن رُوحِى ...» آفرينش تدريجى آدم را بعيد ندانسته است؛ به اين معنا كه در مرحله
اوّل، جمع اجزا، در مرحله دوم، تسويه و تنظيم آنها و در مرحله سوم، نفخ روح صورت
پذيرفته باشد.[1] ابنعباس مىگويد: چون
خداوند جسم آدم را آفريد، 40 سال در مكانى ميان مكّه و طايف بر همان حال بود و روح
در آن دميده نشده بود و به تعبير قرآن شىء بود؛ ولى قابل ذكر نبود: «لَميَكُن شَيئاً مَذكوراً».
(انسان/ 76، 1) به نقلى ديگر، 40 سال به صورت
«طين»، 40 سال «حمإ مسنون»
و 40 سال به صورت «صلصال» بر وى گذشت و آنگاه در
او روح دميده شد.[2] آفرينش آدم و فرضيّه
تكامل چگونگى آفرينش آدم، از
ديرباز مورد توجّه دانشمندان بوده و تاكنون دو نظريّه عمده، در اين باره ابراز شده
است: 1. نظريّه ثبوت صفات گونههاو انواع و خلقت مستقل (فيكسيسمmsixiF )؛ 2. نظريّه تحوّل انواع و تغيير تدريجى صفات گونهها و پيوستگى نسلى جانداران و
تكاملى بودن حيات آنها (ترانسفورميسمmsimrofsnarT ). دانشمندان اسلامى نيز با
الهام از قرآن، در اينباره بحث و گفت و گو كردهاند و هريك از دو نظريّه پيش
گفته، در ميان آنان طرفدارانى دارد و به آياتى از قرآن براى اثبات هريك از آن دو
استدلال شده است. اكثر قريب به اتّفاق مفسّران، از جمله شيخ طوسى،[3] طبرسى،[4] سيوطى،[5]
ابنكثير،[6] مراغى[7] و علّامه طباطبايى[8]، آفرينش ابتدايى آدم را از خاك (برخلاف فرضيّه تكامل) با آيات قرآن
منطبق دانستهاند. برخى ديگر نيز آن را با[1]. الميزان، ج 12، ص154 [2]. تفسير ماوردى، ج6، ص 162 [3]. التبيان، ج 1، ص136- 137 [4]. مجمعالبيان، ج 2،ص 763 [5]. الدرالمنثور، ج 1،ص 111 [6]. تفسير ابنكثير، ج2، ص 211 و 570 [7]. تفسير مراغى، مج1، ج 3، ص 173 [8]. الميزان، ج 4، ص143- 144 و ج 16، ص 255- 260
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 60