اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 591
ابوسفيان كه به بازگشت
ناچار شده بود، در نامهاى به پيامبر، پس از سوگند به لات* و عزى* از تصميم جدى
خود به درمانده ساختن پيامبر صلى الله عليه و آله اشاره كرد و نوشت كه ديدم برخورد
با ما را خوش نداشتى و خندقها و تنگناهايى فراهم ساختهاى، اى كاش مىدانستم چه
كسى اين كار را به تو آموخته است؟ و در پايان او را به جنگ ديگرى چون احد تهديد
كرد كه زنها در آن گريبان بدرند. پيامبر در پاسخ، به غرور ديرينه و كينهتوزى او
اشاره كرد و وى را از روزى خبر داد كه لات و عزى و اساف و نائله و هبل را درهم
خواهد شكست.[1] در نبرد خندق معدودى از
سپاه طرفين كشته شدند؛ هر چند اسامى و شمار آنان به اختلاف ذكر شده است.[2] سعد* بن معاذ نيز جراحت سختى يافت و
بر اثر آن چندى بعد درگذشت.[3] آيه 23 احزاب/ 33 درباره نيكمردانى است كه بر پيمانى كه با خداى
خويش بستهاند صادقانه وفا كردند؛ گروهى از اينان كسانىاند كه به شهادت رسيدهاند
و گروهى ديگر شهادت را انتظار مىكشند و هرگز عقيده خود را تبديل نكردند:[4] «مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ
صَدَقوا ما عهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ و مِنهُم مَن
يَنتَظِرُ و ما بَدَّلوا تَبديلًا». ديگر آيات مرتبط با نبرد
احزاب افزون بر آياتى كه در ضمن
مقاله به آنها اشاره شده آيات ديگرى نيز درباره احزاب نازل شده است كه به گونهاى
در فهم درست آن مؤثر است. واقدى در پايان بخش مربوط به جنگ خندق، بابى را گشوده و
آيات مربوط به اين نبرد را آورده است.[5] آيات 18- 27[1]. المغازى، ج 2، ص492- 493 [2]. همان، ص 495- 496؛وفاء الوفاء، ج 1، ص 304؛ الطبقات، ج 2، ص 53- 54 [3]. تاريخ المدينه، ج 1،ص 125؛ السيرة النبويه، ابنهشام، ج 3، ص 250 و 252 [4]. بحارالانوار، ج20، ص 232 [5]. المغازى، ج 2، ص494- 495
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 591