اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 556
اسلام در مدّتى كوتاه سپاه
قريش را درهم شكستند و مشركان گريختند و فرياد زنانشان بلند شد[1] نسطاس غلام صفوان كه در لشكرگاه قريش
بود، مىگويد: مسلمانان تا آن جا پيش رفتند كه وى را به اسارت گرفته و اموال
لشكرگاه را تصاحب كردند. در اين ميان، خالد بن وليد چند بار به ميسره سپاه اسلام
هجوم برد كه هر بار، تيراندازان جبل الرماة او را به عقبنشينى واداشتند.[2] حمله دشمن از كمينگاه آنچه سبب شد در اين مرحله
از جنگ، اوضاع به نفع مشركان تغيير يابد، اين بود كه مسلمانان به جاى تعقيب دشمن
تا پيروزى نهايى به دنبال جمعآورى غنايم رفتند و مهمتر اين كه بسيارى از
پاسداران كوه عينين به همين منظور سنگر حساس خويش را ترك كردند.[3] خالدبن وليد كه از دور
جبلالرماة را زير نظر داشت، با مشاهده تيراندازان به آنها حمله كرد و عبداللّه
بن جبير و يارانش را كه كمتر از 10 نفر بودند،[4] به شهادت رساند و از پشت سر به مسلمانان حملهور شد. وضعيّت سپاه
اسلام به گونهاى آشفته شد كه مسلمانان به يكديگر شمشير مىزدند و يكديگر را
مجروح مىساختند.[5] در اين ميان، عامل ديگرى كه سبب تقويت
روحيّه دشمن شد، برافراشته شدن پرچم قريش به دست عمره، دختر علقمه بود كه باعث شد
سربازان شكست خورده قريش، دوباره به ميدان جنگ باز گردند.[6] شايعه قتل پيامبر صلى
الله عليه و آله عبداللّه بن قمئه (قميئه)
مصعببن عمير را كه از پيامبر صلى الله عليه و آله دفاع مىكرد، به شهادت رساند و
چنين پنداشت كه حضرت را به شهادت رسانده است و با صداى بلند گفت: محمّد را كشتم[7] و بنابر نقلى، ابليس از بالاى كوه
احُد با صداى بلند گفت: محمّد كشته شد.[8][1]. الطبقات، ج 2، ص31؛ الروض الانف، ج 5، ص 439 [2]. المغازى، ج 1، ص229- 230؛ مجمعالبيان، ج 2، ص 825 [3]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 62؛ دلائل النبوه، ج 3، ص 210 [4]. المغازى، ج 1، ص284؛ التفسيرالكبير، ج 9، ص 36 [5]. المغازى، ج 1، ص232- 233؛ المنتظم، ج 2، ص 266 [6]. الكامل، ج 2، ص154؛ تفسير قمى، ج 1، ص 141 [7]. السيرة النبويه،ابن اسحاق، ص 329؛ الروض الانف، ج 5، ص 435؛ السيرة النبويه، ابن هشام، ج 3، ص 94 [8]. الطبقات، ج 2، ص32؛ دلائل النبوه، ج 3، ص 310؛ روض الجنان، ج 5، ص 92
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 556