اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 504
ابوقيس در شأن نزول مفسران در ذيل دو آيه، از
ابوقيس سخن به ميان آوردهاند: 1.
در ذيل آيه 97 نساء/ 4: «انَّ الَّذينَ تَوَفّهُمُ
المَلكَةُ ظالِمى انفُسِهِم قالوا فيمَ كُنتُم قالوا كُنّا مُستَضعَفينَ فِى
الارضِ قالوا الَم تَكُن ارضُ اللَّهِ وسِعَةً فَتُهاجِروا فيها فَاولكَ مَأوهُم
جَهَنَّمُ وساءَت مَصيرا كسانى هستند كه فرشتگان* جانشان را
مىستانند؛ در حالىكه بر خويشتن ستم كرده بودند. از آنها مىپرسند: در چه كارى
بوديد؟ گويند: ما در روى زمين مردمى زبون گشته بوديم. فرشتگان گويند: آيا زمين خدا
پهناور نبود كه در آن مهاجرت كنيد؟ مكان اينان جهنّم و آن بد فرجامى است.» طبرى
مىگويد: آيه درباره عدهاى از جوانان مرتد، از جمله ابوقيسبنفاكه نازل شده است.[1] طبرسى به نقل از ابوحمزه
ثمالى آورده است كه آيه درباره گروهى از مردم است كه به اسلام گرويده بودند؛ امّا
در بدر با مشركان همراه شدند و گويا ابوقيس بن فاكه از جمله آنان بوده است.[2] 2.
طبرى در ذيل آيه 49 انفال/ 8 از مجاهد نقل كرده است كه آيه، درباره گروهى از قريش
از جمله ابوقيس است.[3]
طبرسى[4] و آلوسى[5] نيز آيه را در همين باره دانستهاند. مجلسى، تفصيل داستان شأن
نزول را چنين آورده است: عدهاى از جوانان قريش در مكّه اسلام آوردند؛ امّا
پدرانشان، آنان را زندانى كردند و مانع هجرتشان شدند. آنان هنگامه بدر با قريش
خارج شدند؛ در حالىكه در ترديد و نفاق بودند. از جمله آنان ابوقيسبنفاكه بود.
اينان چون به ياران اندك رسول خدا نظر كردند، گفتند: اينان تهىدستاناند و
دينشان آنان را فريفته و هم اكنون كشته مىشوند كه خداوند اين[1]. جامعالبيان، مج4،، ج 5، ص 317 و 319 [2]. مجمعالبيان، ج 3،ص 150 [3]. جامعالبيان، مج6، ج 10، ص 29 [4]. مجمعالبيان، ج 4،ص 846 [5]. روحالمعانى، مج6، ج 10، ص 23
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 504