اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 481
را در شام دانسته است.[1] ابوطلحه در شأن نزول 1. قرآن، مسلمانان را پس
از جنگ احُد به دو دسته تقسيم كرد: گروهى مؤمن كه خداوند بر آن ها آرامش نازل كرد
و نشانه آن خواب سبكى بود كه شبِ پس از حادثه احد بر آنها عارض شد و گروهى منافق
كه به فكر جانشان بوده، آرامشى نداشتند و درباره خدا گمانهاى نادرستى مىبردند.
خداوند مىفرمايد: «ثُمَّ انزَلَ عَلَيكُم مِن بَعدِ الغَمّ امَنَةً نُعاسًا
يَغشى طَافَةً مِنكُم وطَافَةٌ قَد اهَمَّتهُم انفُسُهُم يَظُنّونَ بِاللَّهِ
غَيرَ الحَقّ ظَنَّ الجهِلِيَّةِ ...». (آلعمران/ 3،
154) در نقلى از ابوطلحه، وى خود را از جمله كسانى دانسته كه خواب سبك بر او عارض
شده[2] و خود را از گروه اوّل شمرده است. 2. بنابه روايت ابوهريره،
مردى خدمت رسولخدا صلى الله عليه و آله رسيد و از حضرت خواست تا او را مهمان كند.
ابوطلحه او را به خانه برد و به همسرش سفارش كرد كه از مهمان رسول خدا به نيكويى
پذيرايى كند. بچهها را خواباندند؛ سپس به بهانهاى چراغ را خاموش و وانمود كردند
كه با مهمان غذا مىخورند. فرداى آن شب، پس از اظهار خرسندى پيامبر از عمل آنها،
خداوند اين آيه را نازل كرد[3]: «... ويُؤثِرونَ عَلى انفُسِهِم ولَو كانَ بِهِم خَصاصَةٌ ومَن
يوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَاولكَ هُمُ المُفلِحون ...
... و مهاجران را بر خود مقدّم مىدارند؛ هرچند خودشان بسيار نيازمند باشند.
كسانىكه نفس خويش را از بخل و حرص باز داشتهاند، رستگاراناند» (حشر/ 59، 9)؛
ليكن عبداللّه بن مسعود نزول اين آيه و داستان پيش گفته را با شرحى بيشتر در مورد
على صلى الله عليه و آله مىداند.[4] 3. گروهى از مسلمانان از
جمله ابوطلحه، در منزل سعد* بنابى وقّاص، گرد آمدند،[1]. تهذيبالكمال، ج10، ص 76 [2]. جامعالبيان، مج3، ج 4، ص 187- 188؛ روضالجنان، ج 5، ص 114؛ روحالمعانى، مج 3، ج 4، ص 155 [3]. جامع البيان، مج14، ج 28، ص 55 [4]. روض الجنان، ج 19،ص 123
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 481