اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 429
كسب برترى در رقابت با
اوسيان[1] كه كعببناشرف يهودى را به قتل
رسانده بودند،[2] از پيامبر صلى الله عليه و آله اجازه
كشتن ابورافع (هم پشت كعب برضدّ پيامبر[3]) را خواستند[4] تا با انجام عمل مشابهى، بر رقيب خود برترى يابند.[5] حضرت، 5 تن از انصار را به فرماندهى
عبداللهبنعتيك براى كشتن او اعزام كرد.[6] آنان با حيله وارد قلعه خيبر شده، كمين كردند و شبانگاه، به بهانه
دادن هديه به ابورافع، وارد خانهاش شده، او را به قتلرساندند.[7] پيامبر با شنيدن خبر قتل او خشنود شد
و به قاتلان وى شادباش گفت.[8] مورّخان، درسال وقوع سريّه
عبداللهبنعتيك كه به كشته شدن ابورافع انجاميد، اختلاف دارند. طبرى، آن را به
سال سوم و پيش از احد،[9]
و ابنكثير پس از آن ذكر كرده است.[10] اين گفته را طبرى نيز نقل مىكند؛[11] گرچه هر دوى آنان به تفصيل، نظر ابناسحاق را مبنى بر قتل او در سال
ششم هجرى نقل مىكنند كه با دادههاى تاريخى به ويژه با نقش او در جنگ خندق
سازگارتر است.[12] ابورافع در شأن نزول 1. طبرى از ابنعبّاس نقل
كرده كه ابورافع، ابن ابىالحقيق و ديگران، با گروهى از انصار طرح دوستى ريخته تا
آنان را بفريبند و هشدار گروهى از مسلمانان مؤثّر نيفتاد. خداوند با نزول آيه 28
آلعمران/ 3: «لايَتَّخِذِ المُؤمِنونَ الكفِرينَ أولِياءَ مِن
دونِالمُؤمِنينَ و مَن يَفعَل ذ لِكَ فَلَيس مِناللّهِ فى شىءٍ إلّاأن تَتَّقوا
مِنهُم تُقل- ةً» مؤمنان را از دوستى با[1]. السيرة النبويه، ج3، ص 273؛ اسدالغابه، ج 1، ص 226 [2]. تاريخ يعقوبى، ج2، ص 78 [3]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 55 [4]. السيرة النبويه، ج3، ص 273؛ تاريخالاسلام، ج 1، ص 341 [5]. السيرة النبويه، ج3، ص 274؛ اسدالغابه، ج 1، ص 226 [6]. المغازى، ج 1، ص391 [7]. همان، ص 392- 394؛المنتظم، ج 2، ص 342 [8]. المغازى، ج 1، ص394 [9]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 55 [10]. البداية والنهايه، ج 4، ص 8 [11]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 56 [12]. الطبقات، ج 2، ص70؛ تاريخ طبرى، ج 2، ص 56
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 429