اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 376
ديگر مسلمانان مكّى پيوست
كه از شكنجه مشركان مكّه به عيص (منطقهاى در اطراف مدينه) رفته بودند و با ناامن
كردن راه كاروانهاى تجارى قريش، آنان را به لغو آن بند واداشتند؛[1] سپس ابوجندل به مدينه آمد و در تمام
جنگهاى پيامبر صلى الله عليه و آله شركت كرد.[2] پس از رحلت پيامبر، ازنخستين مجاهدانى بود كه به شام رفت[3] و در فتحيرموك[4] (منطقهاى نزديك شام) و مَرْجُ الصُّفر[5] (محلى نزديك دمشق) شركت جست. ابوجندل، با وجود پيشينه نيكو، در
اواخر عمر دچار لغزش شد و به همراه دو تن ديگر از مجاهدانِ جبهه شام، شراب خورد و
براى توجيه عملش، آيه 93 مائده/ 5 را تأويل كرد[6]. به دستور عمر، بر او حدّ
جارى و پس از آن، دچار بحران روحى شد.[7] عمر در نامهاى خطاب به وى، آيه 48 نساء/ 4 و 53 زمر/ 39 را (در
موضوع توبه) يادآورى كرد كه به توبه[8] او انجاميد و سرانجام در سال 18 هجرى، در طاعون عمواس (منطقهاى
نزديك بيتالمقدس) كه بسيارى از سربازان اسلام را به كام مرگ فرو برد، از دنيا
رفت. از او فرزندى باقى نمانده است.[9] ابوجندل در شأن نزول مفسّران در ذيل سه آيه از
ابوجندل ياد كردهاند: 1. نحل/ 16، 41- 42: «والّذين
هاجَروا فِى اللّهِ مِن بَعدِ ما ظُلِموا لَنُبَوّئَنَّهُم فِى الدُّنيا حَسنَةً و
لأجرُ الأخِرَةِ أكبرُ لَو كانُوا يَعلَمون* الّذين صَبَروا و عَلى رَبِّهم
يَتَوكَّلُون و كسانى كه پس از ستم ديدن، در راه خدا هجرت كردند، در دنيا جاىگاه
خوبى به آنها مىدهيم و پاداش آخرت بزرگتر است؛ اگر مىدانستند. آنانند] كسانى
كه شكيبايى ورزيدند و فقط بر پروردگارشان توكل مىكنند.»[1]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 125؛ الاستيعاب، ج 4، ص 188 [2]. الطبقات، ابن سعد،ج 7، ص 284؛ تاريخ دمشق، ج 25، ص 300 [3]. الطبقات، ابن سعد،ج 7، ص 284 [4]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 339 [5]. الطبقات، ابن سعد،ج 4، ص 74 [6]. الاستيعاب، ج 4، ص188 [7]. همان؛ تاريخ طبرى،ج 2، ص 507- 508 [8]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 507- 508 [9]. الطبقات، ابن سعد،ج 7، ص 284؛ تاريخ دمشق، ج 25، ص 299
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 376