اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 375
ابوجندل عامرى سيد عبدالرسول حسينىزاده ابوجندل عامرى: عاصى[1] (عمرو[2]) بن سهيل بن عمرو از تيره بنىعامر[3] از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله برخى، ابوجندل را با
برادرش عبدالله كه از بدريّون است، اشتباه گرفتهاند.[4] او در مكّه اسلام آورد و به وسيله پدرش زندانى شد.[5] با شنيدن خبر ورود پيامبر صلى الله
عليه و آله به حديبيّه در سال ششم هجرى، با غل و زنجير از زندان گريخت و به
مسلمانان پيوست. در اين زمان، قرارداد صلح بين پيامبر و سهيلبن عمرو (پدر
ابوجندل) به نمايندگى از مشركان، به تازگى بسته شده[6] يا به مراحل پايانىاش رسيده بود[7] و سهيل، طبق يكىاز بندهاى آن (بازگرداندن تازه مسلمانان مكّى)
بازگرداندن ابوجندل را طلبيد و به نقلى، كامل شدن قرارداد را مشروط به آن دانست.[8] پيامبر صلى الله عليه و آله به
ابوجندل فرمود: شكيبا باش و پاداشت را از خدا بخواه. خداوند به زودى براى تو و
همراهانت گشايش خواهد كرد. ما با اين قوم، قرارداد صلح بستهايم.[9] عُمَر ابوجندل را به كشتن پدرش تشويق
كرد. ابوجندل پرسيد: چرا تو او را نمىكشى؟
گفت: پيامبر مرا از كشتن او و غير او نهى كرده است. وى با ردّ پيشنهاد عمر گفت: تو
براى اطاعت رسول خدا شايستهتر از من نيستى.[10] وعده پيامبر به زودى محقّق
شد و ابوجندل دوباره از زندان گريخت و به ابوبصير و[1]. جمهرة انسابالعرب، ص 166 [2]. انساب الاشراف، ج11، ص 10 [3]. الطبقات،ابنخياط، ص 63 [4]. الاستيعاب، ج 4، ص188؛ الطبقات، ابنخياط، ص 63 [5]. الطبقات، ابن سعد،ج 7، ص 284 [6]. السيرة النبويه، ج3، ص 318؛ انساب الاشراف، ج 11، ص 10 [7]. المغازى، ج 2، ص608؛ الاصابه، ج 7، ص 59 [8]. المغازى، ج 2، ص608؛ الاصابه، ج 7، ص 59 [9]. المغازى، ج 2، ص608؛ السيرة النبويه، ج 3، ص 318 [10]. المغازى، ج 2، ص609
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 375