اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 280
مؤيّد ديگر اين رأى،
نظريّه موافات است كه براساس آن جمع بين كفر و ايمان در شخص واحد در دو زمان محال
است؛ زيرا ايمان، موجب استحقاق ثواب دائم و كفر موجب استحقاق عقاب هميشگى است و
جمع بين اين دو استحقاق، مانند جمع بين خود ثواب و عقاب دائم محال است؛ بنابراين
با توجّه به بطلان قول به احباط، عروض هر يك از ايمان و كفر نمىتواند از بين
برنده ديگرى باشد؛ بلكه كاشف از نبود ديگرى از آغاز است.[1] بدينسان اگر ابليس، مؤمن و عبادتش ناشى از ايمان بود، هرگز به كفر
و عذاب الهى دچار نمىشد. طبرسى نيز اين ديدگاه را به دليل انطباق آن با موافات كه
بدان اعتقاد دارد، برگزيده[2] و صدرالمتألهين، نظريّه موافات را بر مبناى حكيمان توجيه[3] و فخر رازى در تفسير خود هر دو مؤيّد
را ذكر كرده است.[4] 2. ابليس، نخست مؤمن بود؛
ولى به كفر گراييد. اين رأى به چند صورت تبيين شده است:
الف. گرچه ابليس ايمان داشت، خداوند از ازل مىدانست كه او به حتم كافر
خواهد شد؛ بر اين اساس، ابليس در علم خدا، از زمره كافران به شمار مىآمد؛ به همين
جهت كفر وى در قرآن كريم به صيغه ماضى گزارش شده است.[5] ب. از آنجا كه ابليس پس از ايمان، به
كفر گراييد، تعبير به «كَانَ مِن الكفرينَ» پس از گذشت زمانى هر چند كوتاه، امرى مُجاز و متداول است. ج. ابليس مؤمن بود و كافر شد و جمله «كَانَ مِن الكفرينَ» به معناى «صار من
الكفرين» است.[6] فلسفه آفرينش و امهال
ابليس[1]. تفسيرصدرالمتألهين، ج 3، ص 73 [2]. مجمع البيان، ج 1،ص 191 [3]. تفسير صدرالمتألهين، ج 3، ص 73- 74 [4]. التفسير الكبير، ج2، ص 237 [5]. جامعالبيان، مج12، ج 23، ص 220؛ مجمعالبيان، ج 1، ص 191 [6]. التفسير الكبير، ج2، ص 237؛ مجمعالبيان، ج 1، ص 191
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 280