اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 279
به تعصّب و حسادت وى اشاره
كرده و او را سر سلسله مستكبران و پيشواى متعصّبان و حسودان بر آدم خوانده است.[1] كفر ابليس در سوره بقره/ 2، 34 و ص/
38، 74 آمده است: «و كَانَ مِنَ الكفِرين».
در اين كه مقصود از كفر، كفرِ عناد يا كفرِ جهالت است، بين مفسّران اختلاف نظر
وجود دارد. پارهاى به استناد اقرار وى كه بر سر راه راست تو در كمين آنان خواهم
نشست: «لَأَقعُدَنَّ لَهم صِرَ طَكَ المُستقِيمَ» (اعراف/ 7، 16) و آنان را گمراه خواهم كرد:
«لَأُغوِيَنَّهُم ...» (ص/ 38، 82) او را عالم به دين حق و
اضلال، و كفر او را كفر عناد دانسته و عدهاى به دليل اينكه اختيار شقاوت با علم
به گمراهى را محال دانستهاند، كفر وى را كفرِ جهالت معرّفى كردهاند.[2] تبيين كفر ابليس در كلام الهى به صيغه
ماضى، موجب پيدايش آراى گوناگونى شده است: 1. همانطور كه از ظاهر
آيه نيز برمى آيد، ابليس پيش از تمرّد كافر بوده است. براساس اين ديدگاه، عبادت
طولانى ابليس، نه از سرِ ايمان و اخلاص، بلكه از روى ريا، نفاق و هم رنگ شدن با
جماعت فرشتگان بوده است.[3]
از سخن ابليس در آيه «لَم أَكنْ لِأَسجُدَ لِبشرٍ
خَلقتَهُ مِن صَلصلٍ مِن حَمإٍ مَسنونٍ» (حجر/ 15، 33)
برمىآيد كه وى پيش از صدور فرمان سجده نيز كافر بوده است.[4] افزون بر ظواهر آيات، گفتوگوى مشهور ابليس با فرشتگان را كه در آن
شبهاتى در حكمت آفرينش، فايده تكليف و ... از سوى او مطرح مىشود، تأييدى بر كفر
وى پيش از سرپيچى از فرمان خدا دانستهاند. اين گفتوگو را الملل والنحل به نقل از
«مارى» شارح اناجيل آورده است[5] و مفسّران، پس از نقل آن، براساس مشرب خويش، بدان شبههها پاسخهاى
گوناگونى دادهاند.[6][1]. نهجالبلاغه، خطبه192 [2]. تفسير الكبير، ج14، ص 39 [3]. مجمعالبيان، ج 1،ص 191؛ روض الجنان، ج 1، ص 213 [4]. الميزان، ج 12، ص155 [5]. الملل و النحل، ج1، ص 16- 17 [6]. الميزان، ج 8، ص48
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 279