اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 267
ابليس على محمّدى آشنانى ابليس: نام خاص موجودى
زنده، مكلّف، متمرّد از فرمان الهى و راندهشده از درگاه وى واژه ابليس در قرآن كريم
يازده بار به كار رفته كه نُه بار آن در ضمن داستان آفرينش آدم و فرمان سجده بر وى
آمده است. (بقره/ 2، 34؛ اعراف/ 7، 11؛ حجر/ 15، 31- 32؛ اسراء/ 17، 61؛ كهف/ 18،
50؛ طه/ 20، 116؛ ص/ 38، 74- 75) شرح داستان بر اساس آيات سوره اعراف كه با تفصيل
بيشترى به اين موضوع پرداخته، چنين است: هنگامى كه خداوند، بشر را از گِل آفريد و
از روح خويش در او دميد، به فرشتگان فرمان سجده بر وى داد. همه فرشتگان، جز ابليس
سجده كردند؛ ولى او تكبّر ورزيد و از سجده سرباز زد. وقتى خداوند سبب را پرسيد،
ابليس گفت: من از او بهترم؛ زيرا مرا از آتش و او را از گِل آفريدى؛ آن گاه خداوند
ابليس را از آن مقام راند و او را لعنت كرد. ابليس از خداوند تا روز بعث مهلت
خواست و خدا به او مهلت داد؛ سپس ابليس سوگند ياد كرد كه همه بندگان به جز مخلَصان
را از راه به در بَرَد و خداوند به او و پيروانش وعده جهنّم داد. در دو مورد ديگر
نيز واژه ابليس آمده است: يكى در سوره سبأ/ 34، 20 كه به پيروى قوم سبأ از او
اشاره دارد و ديگرى در سوره شعراء/ 26، 95 كه پايان كار او و پيروانش در روز
بازپسين را گزارش مىدهد. واژه شيطان و شياطين نيز
88 بار در قرآن به كار رفته كه در بسيارى از موارد به معناى ابليس است. شيطان، اسم
جنس و نامى فراگير براى هر موجود شرير متمرّد و فريبكار است. از بررسى موارد
كاربرد واژه شيطان در قرآن و گفته مفسّران بر مىآيد كه در اغلب موارد، مقصود از
شيطان يا دست كم، مصداق بارز آن، همان ابليس است.[1] برخى تصريح[1]. جامعالبيان، مج1، ج 1، ص 336؛ روض الجنان، ج 8، ص 151؛ الميزان، ج 14، ص 343
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 267