اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 239
در شام بوده، اجماع وجود
دارد[1] و بسيار روشن است كه دريافت شريعت پيش
از نبوّت، بىمعنا است؛ همانگونه كه هجرت حضرت، مدّتها پس از نبوّت بوده است. مفسّران شيعه تأكيد دارند
كه منصب امامت، غير از منصب نبوّت[2] است و واپسين مرحله تكامل ابراهيم عليه السلام به شمار مىآيد.[3] روايتى از امام صادق عليه السلام بيان
داشته كه خداوند ابتدا ابراهيم را به بندگى برگزيد؛ سپس نبوّت، رسالت، خلّت، و در
نهايت، منصب امامت را به وى عطا فرمود.[4] بعضى، منصب امامت ابراهيم
عليه السلام را به معناى تدبير امور سياسى و اجتماعى امّت دانستهاند[5] و به گفتهاى، درخواست ابراهيم: «و من ذرّيّتى» به ضميمه تحقّق حكومت
يوسف، داوود، سليمان و طالوت عليهم السلام كه در قرآن بيان شده، نشان مىدهد كه
حكومت آنان، مصداق استجابت اين درخواست است؛ بنابراين، امامت ابراهيم كه آن را
براى ذرّيّه خود نيز خواسته، همان حكومت و زمامدارى است كه براى گسترش شريعت،
امرى الزامى بوده است.[6]
در مقابل، گفته شده كه تفسير امامت به نبوّت، مطاع بودن، پيشوايى، رياست دينى و
دنيايى و امثال آن، ناشى از سبك شمردن معانى الفاظ قرآن است. آيات قرآن خود نشان
مىدهد كه منصب امامت منصب هدايتگرى است؛ با اين تفاوت كه امام، هدايت كنندهاى
است كه هادى بودن او مانند هدايتگرى مؤمنان عادى يا حتّى نبى و رسول، فقط نشان
دادن راه نيست؛ بلكه اهمّيّت آن در هدايت تكوينى انسانها به سوى خداوند به معناى
ايصال به مطلوب و قرار دادن آنها در درجات قرب است؛[7] البتّه بسيارى از پيامبران داراى مقام امامت نيز بودهاند[8] كه از آن جمله، به امامت ابراهيم عليه
السلام، اسحاق و يعقوب در آيه 73 انبياء/ 21
«و جَعَلنهُم أَئِمّةً يَهدُونَ بِأَمرِنا» تصريح شده است.[9] درخواستهاى ابراهيم
عليه السلام از خداوند قرآنكريم درخواستهاى
فراوانى را از ابراهيم، درباره خود حضرت، فرزندان، پدر و[1]. جامعالبيان، مج10، ج 17، ص 62- 63 [2]. التبيان، ج 1، ص449 [3]. نمونه، ج 1، ص 441 [4]. الكافى، ج 1، ص175 [5]. مجمعالبيان، ج 1،ص 380 [6]. منشور جاويد، ج11، ص 287- 290 [7]. الميزان، ج 1، ص272- 273 و ج 18، ص 106؛ نمونه، ج 1، ص 438- 439 [8]. نمونه، ج 1، ص 441 [9]. الميزان، ج 14، ص304
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 239