responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن    الجزء : 1  صفحة : 164
بيم آن كه مبادا ديگران، با مردگان آنان چنين كنند، از آن صرف‌نظر كردند. [1]
آمنه در شأن نزول‌
با اين‌كه آمنه در دوران كودكى پيامبر صلى الله عليه و آله و 34 سال پيش از بعثت حضرت درگذشت، برخى از مفسّران اهل سنّت در ذيل آيه 113 توبه/ 9 از او ياد كرده‌اند: «ما كانَ لِلنَّبِىّ وَ الّذينَ ءامَنوا أن يَستَغفِروا لِلمُشرِكينَ وَ لو كانوا اولى قُربى‌ مِن بَعدِ ما تَبَيّنَ لَهُم أنّهُم أصحبُ‌الجَحيمِ‌/ بر پيامبر و كسانى كه ايمان آورده‌اند، سزاوار نيست كه براى مشركان- پس از آن كه برايشان آشكار گرديد كه آنان اهل دوزخند- آمرزش بطلبند، هرچند خويشاوند آنان‌] باشند». به نقل طبرى از عطيّه، چون پيامبر صلى الله عليه و آله به مكّه رسيد، بر قبر مادرش ايستاد؛ بدان اميد كه خداوند بدو اذن داده تا براى او آمرزش طلبد؛ [2] امّا اين سخن با واقعيّت‌هاى تاريخى كه قبر آمنه را در ابواء مى‌دانند، ناسازگار است؛ چنان‌كه ابن‌سعد، به خطا بودن آن تصريح كرده است. [3] اين مطلب، با حرمت نهادن پيامبر بر قبر مادرش در بازگشت از عمره حديبيّه نيز نمى‌سازد. گفته‌اند: پيامبر صلى الله عليه و آله در بازگشت از عمره‌حديبيّه، از ابواء گذشت و خداوند اجازه داد تا قبر مادرش را زيارت كند. حضرت بر سر قبر او آمد. آن را تميز كرد و براى وى گريست و مسلمانان نيز از گريستن پيامبر گريستند. [4]
سيوطى نيز در تفسير آيه پيشين، داستان استغفار را به تفصيل از «ابن‌مردويه» از «بُريده» نقل مى‌كند. [5]
با توجّه به اضطراب در عبارت و ناهم‌گونى‌هاى گفتار، پذيرش اين حديث مشكل مى‌نمايد؛ از اين رو ابن‌كثير پس از نقل داستان مى‌گويد: اين حديث، غريب و داراى سياقى عجيب است. [6] در ادامه مى‌گويد: عجيب‌تر و غير قابل باورتر از اين، حديثى است كه «خطيب بغدادى» به سندى مجهول از عايشه نقل مى‌كند كه خداوند، مادر پيامبر صلى الله عليه و آله را زنده كرد و ايمان آورد؛ سپس دوباره‌ [7] او را برگرداند؛ بنابراين، با توجّه به آن‌چه در احاديث آمده است كه آمنه زنى مسلمان‌ [8] و نيز يكى از شش تن شفاعت شدگان پيامبر به شمار آمده‌ [9] مى‌توان آن‌چه را در ذيل آيه آمده، برساخته‌اى ناشى از عمل توجيه گرانه‌
[1]. المغازى، ج 1، ص206؛ الكامل، ج 1، ص 467
[2]. جامع‌البيان، مج7، ج 11، ص 58 (3) (4) 2 و. الطبقات، ج 1،ص 94
[5]. الدرالمنثور، ج 4،ص 303 (6) (7) 5 و. تفسيرابن‌كثير، ج 2، ص 408
[8]. بحارالانوار، ج15، ص 117
[9]. همان، ج 35، ص 108
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن    الجزء : 1  صفحة : 164
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست