responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تعليم و تربيت در اسلام المؤلف : الهامى نيا، على اصغر؛ احمدى، محمد رضا    الجزء : 1  صفحة : 52

ز ـ وظايف متعلم نسبت به جامعه

آخـريـن بـخـش وظايف متعلم در رابطه با جامعه اى است كه در آن زندگى مى كند. اين وظايف به شرح زير است :

1 ـ استقامت در برابر جوسازيها

بـطـور مـعـمـول مـمـكـن اسـت افـرادى از جـامـعـه در بـرابـر تحصيل ما واكنش منفى از خود بروز دهند و احياناً دست به منفى بافى يا مانع تراشى بزنند و يـا انـدوخـتـه هـاى ما را به باد استهزا گرفته يا در هاون نقد و انتقاد بسختى بكوبند. در اين گـونـه مـوارد، اسـتقامت و پايمردى ، ضرورت دو چندان دارد و در روايات اسلامى نيز آن را به عنوان راه حل مشكل مزبور ارائه كرده اند. آنچه متعلّم بايد به ياد داشته باشد اين است كه ممكن است او با فراگيرى علم و دانش مورد رَشك مردم ـ بويژه عوام كم سواد ـ قرار گيرد. متعلّم بايد بـا صـبـر و بـردبـارى بـا آنـهـا بـرخـوردى مـنـاسـب و مـتـيـن داشـتـه بـاشـد. رسول خدا(ص ) فرمود:

(اَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ كَما اَمَرَنا بِاِقامَةِ الْفَرائِضِ)(281)

پروردگارم ، همان گونه كه ما را به انجام واجبات فرمان داده ـ مرا به مداراى با مردم نيز امر كرده است .

يكى از ياران امام هفتم (ع ) به نام يونس بن عبدالرحمن مى گويد: امام كاظم (ع ) به من فرمود: اى يـونـس بـا مـردم مـهـربـان بـاش . تـحـمـّل سـخـن تـو بـر آنـهـا مـشـكـل است . عرض كردم : آنها به من مى گويند: (زنديق ) امام فرمود: اگر در دست تو جواهر باشد و مردم بگويند سنگ و شن است ، براى تو زيانى ندارد و اگر در دستت سنگريزه باشد و مردم بگويند، جواهر است ، براى تو سودى نخواهد داشت .(282)

بـى اعـتـنـا بـه جـوسازى مردم از يك سوى و مدارا و برخورد خوب با آنها از ديگر سوى ، به مـتـعـلّم ايـن فـرصـت را مـى دهـد كـه بـهـتـر تـحـصـيـل را ادامـه دهـد و زودتـر بـه مـقـصـود خـود نايل آيد.

2 ـ نشر دانش

پـا گـذاشـتـن در مـحـيـط درس و مـدرسـه ، ايـن وظـيـفه را برعهده انسان مى گذارد كه آنچه ياد گـرفـتـه بـه ديـگران نيز بياموزد. انبار كردن دانش و دريغ داشتن آن از ديگران كار مطلوبى نيست و اگر پيشينيان ، چنين مى كردند، هرگز ما دانشى به دست نمى آورديم ، به تعبير امير مؤ منان (ع ):

(خـداونـد پيش از آن كه از نادانان پيمان بگيرد كه به طلب دانش روى آورند، از دانايان تعهد گـرفـتـه كـه دانـش ‌ خـويـش را بـه جـاهلان بياموزند زيرا [رتبه ] دانش از نادانى جلوتر است .)(283)

از اين رو در فرهنگ اسلام از پنهان داشتن دانش بشدّت نكوهش شده است .

رسول خدا(ص ) فرمود:

(مَنْ... كَتَمَ عِلْماً... فَقَدْ بَرِى ءَ مِنَ الاِْسْلامِ)(284)

كسى كه دانشى را پنهان كند، از اسلام بيگانه است .

از سوى ديگر، ترويج و انتشار علم را از حقوق ضرورى آن دانسته است .امام صادق (ع ) فرمود:

مردى به حضور پيامبر رسيد و پرسيد:

اى رسول خدا! حقّ دانش چيست ؟

خاموشى و توجه به علم .

سپس چه ؟

گوش دادن به آن .

بعد چه ؟

از بر كردن آن .

ديگر چه ؟

عمل كردن آن .

بعد؟

انتشار آن .(285)

چنانكه در بخش خانواده نيز گذشت ، ترويج و انتشار عملىِ علم و دانش ، روش پسنديده و مؤ ثّر اسـت ، بـدين معنا كه متعلم با عمل به يافته هاى خويش ، مردم را نيز به سوى ، خويش فرا مى خـوانـد هـمـان گـونه كه عكس آن نيز صادق است : يعنى متعلّم ـ خداى ناكرده ـ با حركات زشت و ضد اخلاق ، سبب بيزار كردن ديگران از علم و دانش مى گردد هر چند با زبان خود به ترويج آن قيام كند.

3 ـ خدمت به مردم

و در نـهـايـت متعلّم ، به عنوان عضوى از پيكر اجتماع ـ موظّف است ، تا حد امكان به جامعه خويش خـدمـت كـنـد و از تـخـصـص خـود در بـهـبـود گـوشـه اى از كار آنها سود جويد، او بايد توان و تخصّص خود را به مردم يا دولت عرضه كند تا مورد بهره بردارى قرار گيرد. چنانكه قرآن ايـن عـمـل سـتـوده را از حـضـرت يـوسـف عـليـه السـلام نقل مى كند كه به عزيز مصر چنين پيشنهاد داد:

اسم الکتاب : تعليم و تربيت در اسلام المؤلف : الهامى نيا، على اصغر؛ احمدى، محمد رضا    الجزء : 1  صفحة : 52
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست