- امر به معروف و نهى از منكر نسبت به افرادى كه انسان، نسبت به آنها
آمريّت ندارد و بايد بنحو خواهش و موعظه، عملى شود، واجب است يا نه؟.
ج
- لازم است.
س 9
- فقهاء فرمودهاند كه عهدهدار شدن منصب ولايت يا قضاوت، از طرف
حاكم جائر، جائز نيست، مگر در صورت اكراه و يا وقتى كه بتواند امر به معروف و نهى
از منكر كند، حال آيا مقصود، تمكّن از امر به معروف و نهى از منكر بالنّسبه به خود
حاكم جائز است يا هر كسى و آيا مطلق معروف و منكر هر چند جزئى باشد امر يا نهى آن
مجوّز ولايت از طرف حاكم جائر مىشود يا نه؟.
ج
- ظاهرا مقصود، اين است كه شخص به واسطه مقام قضاء بتواند احكام خدا
را اجراء نمايد و با امر به معروف و نهى از منكر، اقامه واجبات، و جلوگيرى از
منكرات نمايد كه غرضى كه از جعل قاضى در حكومت عدل، حاصل مىشود حاصل گردد و الّا
مجرّد تمكّن از امر به معروف و نهى از منكر، به يك نفر، موجب جواز تولّى قضاء از
جائر نمىشود با اين كه فرمودهاند (لا يجلسه الّا نبىّ او وصىّ او شقىّ).
س 10
- شخص يقين دارد كه اگر به منزل فلان تاجر- كه قطعا وجوه، در ذمّه او
هست- برود فلان مقدار بابت وجوه به او مىدهد و اگر نرود يقينا به ديگرى نمىدهد
آيا رفتن او به منزل تاجر مزبور، واجب مىشود يا نه؟.
ج
- در صورتى كه مورد آن وجه باشد وجوب آن از باب بعث و الزام به فعل
معروف، بعيد نيست.
س 11
- كمك به كسى كه نماز نمىخواند ولى اعتقاد به وجوب آن دارد چگونه
است؟.
ج
- در صورتى كه ترك اعانت به او موجب تنبّه و خواندن نماز شود اعانت
نكنند مگر در موردى كه ترك اعانت، موجب تلف او شود كه در اين صورت، حفظ نفس او
لازم است.
س 12
- زنى 28 ساله كارمند دولت، چهار سال در ازدواج انقطاعى شخصى بوده و
يك روز پس از انقضاء صيغه، بعقد دائم ديگرى، درآمده و هر چه به