اسم الکتاب : ترجمه تفسیر المیزان المؤلف : علامه طباطبایی الجزء : 1 صفحة : 668
و به هر حال، مراد،
انحراف بسوى گناه است، به قرينه كلمه (اثم) و اين آيه تفريع بر آيه قبلى است و
معنايش (و خدا داناتر است) اين است كه اگر كسى وصيت شخصى را تبديل كند، تنها و
تنها گناه اين تبديل بر كسانى است كه وصيت به معروف را تبديل مىكنند، نتيجه و
فرعى كه مترتب بر اين معنا ميشود اين است كه پس اگر كسى از وصيت موصى بترسد، به
اين معنا كه وصيت به گناه كرده باشد و يا منحرف شده باشد، و او ميان ورثه اصلاح
كند و وصيت را طورى عمل كند كه نه اثم از آن برخيزد و نه انحراف، گناهى نكرده، چون
او اگر تبديل كرده، وصيت به معروف را تبديل نكرده، بلكه وصيت گناه را به وصيتى
تبديل كرده كه گناهى يا انحرافى در آن نباشد.
بحث روايتى
[ (شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته و احكام وصيت)]
در كافى و
تهذيب و تفسير عياشى روايت زير را آوردهاند كه عبارت آن به نقل از عياشى چنين
است: محمد بن مسلم از امام صادق ع، روايت كرده كه گفت: از آن جناب از وصيت براى
وارث پرسش نمودم كه آيا جائز است؟ فرمود: آرى، آن گاه اين آيه را تلاوت فرمود:(إِنْ
تَرَكَ خَيْراً، الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ).[1] و در تفسير عياشى از امام صادق،
از پدرش، از على ع، روايت كرده كه فرمود:
كسى كه در دم
مرگش براى خويشاوندانش كه از او ارث نمىبرند وصيتى نكند، عمل خود را با معصيت ختم
كرده است.[2] و در
تفسير عياشى نيز از امام صادق ع، روايت آورده كه در ذيل اين آيه فرمود:
اين حقى است
كه خدا در اموال مردم قرار داده، براى صاحب اين امر (يعنى امام ع) پرسيدم آيا براى
آن حدى هست؟ فرمود: آرى، پرسيدم: حدش چيست؟ فرمود: كمترين آن يك ششم و بيشترين آن
يك سوم است.[3] مؤلف:
اين معنا را صدوق هم در من لا يحضره الفقيه از آن جناب روايت كرده و اين استفاده
لطيفى است كه امام ع از آيه كرده، باين معنا كه آيه مورد بحث را با آيه: ((النَّبِيُّ
أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ، وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ، وَ
أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ،)
[1]- كافى ج 7 ص 10 حديث 5 و تهذيب ج 9 حديث 793 و تفسير عياشى ج
1 ص 76 حديث 164