اسم الکتاب : ترجمه تفسیر المیزان المؤلف : علامه طباطبایی الجزء : 1 صفحة : 659
فرمود: اگر آزاد،
بردهاى را بكشد، بخاطر آن برده كشته نميشود، تنها او را به سختى مىزنند و سپس
خون بهاى برده را از او مىگيرند و نيز اگر مردى زنى را كشت و صاحبان خون آن زن
خواستند قاتل را بكشند، بايد نصف ديه قاتل را به اولياء او بپردازند.[1] و در كافى از حلبى از امام صادق ع
روايت كرده كه گفت: از آن جناب از معناى كلام خداى عز و جل پرسيدم، كه ميفرمايد:(فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ
لَهُ)، فرمود: يعنى اگر صدقه بدهد، و از
قاتل كمتر بگيرد به همان مقدار كه عفو كرده، از گناهانش ميريزد.
و نيز گفت:
از آن جناب از معناى جمله:(فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ
شَيْءٌ، فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ، وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ) پرسيدم،
فرمود: سزاوار است كسى كه حقى به گردن كسى دارد، برادر خود را در فشار نگذارد، با
اينكه او به گرفتن ديه مصالحه كرده است و نيز سزاوار است كسى كه حق مردم به گردن
دارد، در اداء آن با اينكه تمكن دارد: امروز و فردا نكند و در هنگام دادن با احسان
بدهد.
و نيز گفت:
از آن جناب از اين جمله پرسيدم: كه خداى عز و جل مىفرمايد:(فَمَنِ
اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ، فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ)، فرمود: اين در باره
كسى است كه ديه قبول ميكند و يا بكلى عفو ميكند و يا ديه را به مبلغى و يا چيزى
صلح ميكند، بعد دبه در مىآورد، و قاتل را ميكشد كه كيفرش همان است كه خداى عز و
جل فرموده است.[2] مؤلف:
روايات در اين معانى بسيار است.
بحث علمى [
(در باره حكم قصاص)]
[چگونگى و
سابقه حكم قصاص در ميان اعراب و پيروان اديان غير اسلام]
در عصر نزول
آيه قصاص و قبل از آن نيز عرب به قصاص و حكم اعدام قاتل، معتقد بود، و لكن قصاص او
حد و مرزى نداشت بلكه به نيرومندى قبائل و ضعف آنها بستگى داشت، چه بسا ميشد يك
مرد در مقابل يك مرد و يك زن در مقابل يك زن كه كشته بود قصاص ميشد و چه بسا ميشد
در برابر كشتن يك مرد، ده مرد كشته ميشد، و در مقابل يك برده، آزادى بقتل مىرسيد،
و در برابر مرءوس يك قبيله، رئيس قبيله قاتل قصاص ميشد و چه بسا ميشد كه يك قبيله،
قبيلهاى ديگر را بخاطر يك قتل بكلى نابود ميكرد.
و اما در ملت
يهود؟ آنها نيز به قصاص معتقد بودند، هم چنان كه در فصل بيست و يكم و بيست و دوم
از سفر خروج و فصل سى و پنجم از سفر عدد از تورات آمده و قرآن كريم آن را چنين