اسم الکتاب : ترجمه تفسیر المیزان المؤلف : علامه طباطبایی الجزء : 1 صفحة : 388
ترجمه آيات
و يا
ميخواهيد از پيامبر خود همان پرسشها را بكنيد كه در سابق از موسى كردند و كسى كه
كفر را با ايمان عوض كند براستى راه راست را گم كرده است (108).
بسيارى از
اهل كتاب دوست ميدارند و آرزو مىكنند اى كاش ميتوانستند شما را بعد از آنكه ايمان
آورديد بكفر برگردانند و اين آرزو را از در حسد در دل مىپرورند بعد از آنكه حق
براى خود آنان نيز روشن گشته، پس فعلا آنان را عفو كنيد و ناديده بگيريد تا خدا
امر خود را بفرستد كه او بر هر چيز قادر است (109).
و نماز بپا
داريد و زكات بدهيد (و بدانيد) كه آنچه عمل خير مىكنيد و براى ديگر سراى خود از
پيش مىفرستيد آن را نزد خدا خواهيد يافت كه خدا بآنچه مىكنيد بينا است (110).
و گفتند:
هرگز داخل بهشت نميشود مگر كسى كه يهودى يا نصارى باشد اين است آرزويشان بگو:
اگر راست مىگوييد
دليل خود بياوريد (111).
بله كسى كه
روى خود براى خدا رام سازد و در عين حال نيكوكار هم بوده باشد اجرش نزد پروردگارش
محفوظ خواهد بود و اندوهى و ترسى نخواهد داشت (112).
و يهود گفت:
نصارى دين درستى ندارند و نصارى گفتند: يهوديان دين درستى ندارند با اينكه كتاب
آسمانى ميخوانند، مشركين هم نظير همين كلام را گفتند پس خدا در قيامت در هر چه
اختلاف مىكردند ميان همه آنان حكم خواهد كرد (113).
و كيست
ستمكارتر از كسى كه مردم را از مساجد خدا و اينكه نام خدا در آنها برده شود
جلوگيرى نموده در خرابى آنها كوشش مىكنند اينها ديگر نبايد داخل مساجد شوند مگر
با ترس. اينها در دنيا خوارى و در آخرت عذابى بزرگ دارند (114).
خدايراست
مشرق و مغرب پس هر طرف كه رو كنيد همانجا رو بخدا داريد كه خدا واسع و دانا است
(115).
بيان
(أَمْ
تُرِيدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ) الخ، سياق آيه دلالت دارد بر اينكه
بعضى از مسلمانان كه برسولخدا 6 ايمان آورده بودند، از آن جناب سؤالهايى نظير
سؤالهاى يهود از حضرت موسى كردهاند، و لذا خداى سبحان در اين آيه ايشان را سرزنش
مىكند، البته در ضمنى كه يهود را توبيخ مىكند بر آن رفتارى كه با موسى و ساير
انبياء بعد از او كردند، روايات هم بر همين معنا دلالت دارد.
(سَواءَ
السَّبِيلِ) كلمه سواء السبيل، بمعناى وسط راه است.
(وَدَّ
كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ)، در روايات آمده كه اين عده عبارت بودهاند
از حى بن اخطب و
اسم الکتاب : ترجمه تفسیر المیزان المؤلف : علامه طباطبایی الجزء : 1 صفحة : 388