اسم الکتاب : صحیفه نور المؤلف : خمینی، روح الله الجزء : 20 صفحة : 4
نمىتوانیم از عهده شکر این نعمت برآییم لکن باید حتى الامکان شکرگزارى کنیم. شکرگزارى به این نیست که ما بگوییم الحمدلله. آن هم یک شکر است، شکرگزارى به این است که ما مقام این ملت را بشناسیم و این جبهه و پشت جبهه را همیشه در نظر داشته باشیم که حجت را بر ما اینها تمام کردهاند. خدا مىداند که من هر وقت نظرم به این جوانهایى که عازم جبهه هستند و به شور و شعف دارند به جبههها مىروند، وقتى من آنها را نگاه مىکنم، از خودم خجالت مىکشم، ما کى هستیم، ما چى هستیم؟ ما قریب هشتاد و چند سال در این دنیا (خودم را مىگویم) بودم و به قدر این چند روزى که اینها مشغول خدمت هستند، ما خدمت نکردیم، ما خودمان را نساختیم. از من گذشت لکن شما توجه کنید که خود را بسازید، توجه کنید که دنیا را به چیزى نگیرید، توجه کنید که همه رفتنى هستیم و باید به خداى تبارک و تعالى نزدیک بشویم تا آن جا ما را راه بدهند. شما ادعیه ائمه اطهار را ملاحظه کنید، اینها ادعیه شلاقهایى است که بر فرق ماها زده مىشود، اینهایى که به واقعیت و به عقیده ما معصوم از هر خطا هستند، ببینید که در ادعیهها چه جور عجز و ناله مىکنند، براى این که مطلب بزرگ است. مقام بشر هر چه باشد، مقام خاتم النبیین بالاترین مقام، لکن وقتى که این مقام را با مقام الوهیت ملاحظه بکنیم که خود آنها مىبینند، هیچ است در مقابل همه چیز. آنى که آنها فهمیدند از عظمت خدا، آنها را وادار کرده است آن طور راز و نیاز کنند و اعتراف به تقصیر. شما در ادعیه امیرالمؤمنین، خود رسول خدا، حضرت سجاد سلام الله علیه، سایر ائمه ملاحظه کنید چه جملاتى هست و ما چطور بعیدیم از این معانى، چه معارفى در این ادعیه هست که ما محرومیم از آن معارف، چه سوزى در قلب این خاصان خدا بوده است که براى فراق خدا مىسوختند و آتش جهنم را مىگفتند اگر صبر کنیم، صبر در فراق را چه کنیم؟ اینها براى ما مثل یک افسانه است لکن واقعیت است، واقعیتى است که آنها فهمیدهاند و ما نفهمیدیم. ما الان تکلیف زیاد داریم، ما مواجه هستیم با یک ملتى که همه چیز خودش را در طبق اخلاص گذاشته است و براى اسلام دارد صرف مىکند. جوانها را مىدهد، جوانها جان خودشان را مىدهند، زنها جوانهاى عزیز خودشان را مىدهند و با آن شور و شعف آنها به میدان مىروند و مردم با آن شور و شعف در جبهه و خارج جبهه دارند فداکارى مىکنند. تکلیف ما با اینها چى هست؟ ما چه جواب بدهیم از این همه جهاتى که اینها عرضه مىدارند؟ ما چى داریم که در جواب آنها بدهیم؟ معذلک باید آن مقدارى را که توان هست انجام بدهیم. شکر این نعمت به این است که ما مردم را شریک بزرگ بدانیم در این حکومت. حکومت نیست، باید همه خدمتگزار باشیم براى این ملت، براى این جوانها و براى این پیرها و زنها و مردها.
دولت به تنهایى نمىتواند که این بار بزرگى که الان به دوش این ملت هست بردارد
مردم را در همه امور شرکت بدهیم، دولت به تنهایى نمىتواند که این بار بزرگى که الان به دوش این ملت هست بردارد. همان طورى که ملاحظه مىکنید اگر چنانچه این شور و شعف ملت و جوانهاى عزیز نبود هیچ دولتى نمىتوانست مقابله کند با این قدرتهایى که همه قدرتشان را، قوهشان را پهلوى
اسم الکتاب : صحیفه نور المؤلف : خمینی، روح الله الجزء : 20 صفحة : 4