responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درسهای الهیات شفا 2 المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 14
این اصطلاح در آن زمانها رایج نبوده است . مقاله هشتم نیز فصولی دارد . فصل اول آن در تناهی علل است . البته‌ آنچه بیشتر به اینجا مربوط می‌شود تناهی علل فاعلیه است . ولی بعد خواهیم‌ گفت که از یک جهت‌تناهی سایر علل هم به تناهی علل فاعلیه منتهی می‌شود . آنچه در اینجا مقصود است تناهی علل فاعلیه است . می‌گفتند که یک شی‌ء مادی دارای چهار علت است : علت فاعلی ، علت مادی ، علت صوری ، علت‌ غائی . در اینجا می‌خواهند بگویند تمام این علل متناهی است . یعنی اگر یک شی‌ء فاعلی داشته باشد و فاعل آن هم فاعلی داشته باشد و باز فاعل آن‌ هم فاعلی داشته باشد ، این سلسله نمی‌تواند غیرمتناهی باشد ، منتهی می‌شود به فاعلی که لافاعل له . و نیز اگر شی‌ء غایتی داشته باشد و آن غایت هم‌ غایتی داشته باشد و آن غایت هم غایتی داشته باشد ، باز باید منتهی بشود به غایتی که لاغایة له ، و آن غایة الغایات است که در مبحث غایات از آن بحث می‌شود . و همچنین اگر شی‌ء ماده‌ای داشته باشد و آن ماده هم ماده‌ای‌ داشته باشد و آن ماده هم ماده‌ای داشته باشد ، باز در نهایت امر باید منتهی شود به ماده‌ای که لاماده له . و بالاخره اگر شی‌ء صورتی داشته باشد و آن صورت هم صورتی داشته باشد، باز باید منتهی شود به صورتی که لاصوره له. همه اینها از لحاظ اصل مدعا نیازمند به توضیح است . زیرا ممکن است‌ کسی چنین فرض کند که چه مانعی دارد که فاعل دارای فاعلی باشد و آن فاعل‌ هم فاعلی داشته باشد الی غیرالنهایة ، بعد هم استشهاد کند به اینکه خود حکما چنین قائل هستند . و نیز ممکن است درباب علت غائی و علت مادی و علت صوری همین حرف را بزند . ولی چنانکه بعد بیان خواهیم کرد محل بحث‌ کاملا روشن خواهد شد .
اسم الکتاب : درسهای الهیات شفا 2 المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 14
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست