اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 687
پدرانتان بر آنها گذاشتهايد (و اسمهائى است بىمسمى) هرگز خداوند دليل و حجتى
بر آنها نازل نكرده، و پيروان اين بتها فقط از گمانهاى بىاساس و هواى نفس خود
پيروى مىكنند» إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها
أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ
إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَى الْأَنْفُسُ (نجم 23).
كدام عقل باور مىكند كه شخص فرزانه و باهوشى در مقام نبوت و ابلاغ وحى در
جمله قبل مدح بتها كند و در دو جمله بعد از آن اينچنين بتها را شديداً مذمت
نمايد؟! اين تناقضگوئى آشكار را در دو جمله پىدرپى چگونه مىتوان توجيه كرد؟
اينجاست كه بايد اعتراف كرد انسجام آيات قرآنى با يكديگر آنچنان است كه هرگونه
ناخالصى را كه از سوى معاندان و مغرضان بر آن افزوده شود بيرون مىريزد، و به خوبى
نشان مىدهد وصلهاى است ناهمرنگ، و زائدهاى است نامربوط، اين سرنوشتى است كه
حديث غرانيق در لابلاى آيات سوره نجم به آن گرفتار شده است.
در اينجا يك سؤال باقى مىماند و آن اينكه چرا مطلبى تا اين حد بىپايه و
بىاساس اين چنين شهرت يافته است؟
پاسخ اين سؤال نيز چندان پيچيده نيست، زيرا شهرت اين حديث تا حد زيادى مديون
تلاشهاى دشمنان و بيماردلان است كه فكر مىكنند دستاويز خوبى براى خدشه دار ساختن
مقام عصمت پيغمبر اسلام و اصالت قرآن پيدا كردهاند، بنابراين دليل شهرتش در ميان
دشمنان به خوبى معلوم است، و اما شهرت آن در ميان مورخان اسلامى به گفته بعضى از
دانشمندان اسلامى ناشى از اين است كه جمعى از مورخان هميشه به دنبال حوادث و مطالب
تازه و هيجانانگيز و استثنائى مىروند، هر چند اصالت تاريخى آن زير سؤال باشد، تا
كتابهاى خود را جالبتر و جنجالىتر كنند، و از آنجا كه داستانى مثل افسانه غرانيق
در زندگانى پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله بىسابقه است، لذا بدون توجه به سستى
اسناد آن و بىپايه بودن محتوايش آن را در كتاب تاريخى و گاه روائى آوردهاند،
گروهى نيز آن را به خاطر نقد و بررسى مورد توجه قرار دادهاند.
اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 687