responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 595

بسيارى نقل مى‌كنند كه با چشم خود افرادى را ديده‌اند كه داراى اين نيروى مرموز چشم بوده‌اند، و افراد يا حيوانات يا اشيائى را از طريق چشم زدن از كار انداخته‌اند.

لذا نه تنها نبايد اصرارى در انكار اين امور داشت بلكه بايد امكان وجود آن را از نظر عقل و علم پذيرفت.

در روايات اسلامى نيز تعبيرات مختلفى ديده مى‌شود كه وجود چنين امرى را اجمالا تأييد مى‌كند.

در حديثى مى‌خوانيم كه‌ «اسماء بنت عميس» خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: گاه به فرزندان جعفر چشم مى‌زنند، آيا «رقيه» اى براى آنها بگيرم (منظور از «رقيه» دعاهائى است كه مى‌نويسند و افراد براى جلوگيرى از چشم زخم با خود نگه ميدارند و آن را تعويذ نيز مى‌گويند).

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: نعم، فلو كان شى‌ء يسبق القدر لسبقه العين‌ «آرى، مانعى ندارد، اگر چيزى مى‌توانست بر قضا و قدر پيشى گيرد چشم زدن بود»! [1].

و در حديث ديگرى آمده است كه امير مؤمنان عليه السلام فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله براى امام حسن و امام حسين عليهما السلام «رقيه» گرفت، و اين دعا را خوانده‌ اعيذكما بكلمات الله التامة و اسماء اللَّه الحسنى كلها عامة، من شر السامة و الهامة، و من شر كل عين لامة، و من شر حاسدٍ اذا حسد: «شما را به تمام كلمات و اسماء حسناى خداوند از شر مرگ و حيوانات موذى، و هر چشم بد، و حسود آنگاه كه حسد ورزد مى‌سپارم، سپس پيامبر صلى الله عليه و آله نگاهى به ما كرد و فرمود: «اينچنين حضرت ابراهيم براى اسماعيل و اسحاق تعويذ نمود» [2].

در نهج البلاغه نيز آمده است‌ العين حق و الرقى حق: «چشم زخم حق است و توسل به دعا براى دفع آن نيز حق است» [3] [4]


[1]- «مجمع البيان» جلد 10 صفحه 341.

[2]- «نور الثقلين» جلد 5 صفحه 400.

[3]- «نهج البلاغه» كلمات قصار جمله 400 (اين حديث در صحيح بخارى جلد 7 صفحه 171 باب «العين حق» نيز به اين صورت نقل شده است العين حق) در «المعجم المفهرس لالفاظ الحديث النبوى» همين معنى از منابع مختلفى نقل شده است (جلد 4 صفحه 451).

[4]- تفسير نمونه 24/ 426

اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 595
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست