«بگو چه كسى شما را از آسمان و زمين
روزى مىدهد؟ و يا چه كسى مالك (و خالق) گوش و چشمها است؟ چه كسى زنده را از مرده
و مرده را از زنده خارج مىسازد؟ و چه كسى امور (جهان) را تدبير مىكند؟ به زودى
(در پاسخ تو) مىگويند: خدا! بگو پس چرا تقوى پيشه نمىكنيد؟ (و از خدا
نمىترسيد).
به اين ترتيب آنها معتقد به توحيد رازقيت، خالقيت، مالكيت و تدبير بودند.
2- مشكل كار مشركان اين بود كه مىگفتند: توجه و عبادت ما نسبت به بتها به
خاطر اين است كه مىخواهيم براى ما نزد خدا شفاعت كنند، و ما را مقرب سازند! (وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ
لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ):
«آنها جز خدا موجوداتى را مىپرستيدند
كه نه زيان به آنها مىرساند و نه سودى به آنها مىبخشد، و مىگويند: اينها شفيعان
ما نزد خدا هستند»! (يونس 18).
3- پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله با تمام كسانى كه عبادت غير خدا مىكردند
پيكار كرد، اعم از آنها كه اشجار و احجار و خورشيد و ماه را مىپرستيدند يا آنها
كه فرشتگان و انبياء و صالحين را عبادت مىنمودند، و پيامبر اسلام صلى الله عليه و
آله هيچ تفاوتى ميان آنها نگذاشت.
4- مشركان عصر ما (منظور تمام فرق مسلمين غير از وهابيان است) از مشركان عصر
جاهليت بدترند! زيرا آنها به هنگام آرامش خاطر بتها را عبادت مىكردند ولى در
شدائد و سختيها فقط خدا را مىخواندند، چنانكه در آيه 65 عنكبوت آمده:
(فَإِذا رَكِبُوا
فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ
إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ):
«هنگامى كه سوار بر كشتى مىشدند خدا را با اخلاص مىخواندند (و غير او را فراموش
مىكردند) اما هنگامى كه خدا آنها را به خشكى مىرساند و نجات مىدهد باز مشرك
مىشوند». [1]
[1]- «رساله اربع قواعد» (نوشته محمد
بن عبد الوهاب پيشواى وهابيان) صفحه 24 تا 27 بنا به نقل كشف الارتياب صفحه 163.
اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 387