اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 385
گفته مىشود: حركت كن به سوى بهشت، و به عالم گفته مىشود: بايست و براى مردم
شفاعت كن به خاطر تربيت خوبت نسبت به آنها»! [1]
ضمناً اين تعبيرات مخصوصاً تعبيرى كه در روايت اخير آمده به خوبى نشان مىدهد
كه شفاعت مولود نوعى پيوند معنوى با نيكان و پاكان و مؤمنان و دانشمندان است.
درباره شهيدان نيز از پيغمبر اكرم نقل شده كه فرمود: وَ يَشْفَعُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ في سَبْعينَ الْفاً مِنْ اهْلِ بَيْتِهِ وَ
جيرانِهِ: «يك نفر از آنها درباره هفتاد هزار نفر از
خانواده و همسايگان (و غير آنها) شفاعت مىكند»! [2].
حتى از روايتى استفاده مىشود كه «شفيع انسان اطاعت خداوند و عمل به حق است» (شافِعُ الْخَلْقِ: الْعَمَلُ بِالحَقِّ وَ لُزُومُ
الصِّدْقِ)[3].
كوتاه سخن اينكه از مجموع اين روايات و روايات فراوان ديگرى كه در منابع
اسلامى وارد شده يك نتيجه روشن گرفته مىشود كه شفاعت از مهمترين مسائل تربيتى در
اسلام است كه ارزشهاى والاى اسلامى را با توجه به نوع
شفاعتكننندگان نشان مىدهد، و همه مسلمانان را به سوى اين ارزشها و صفات شفاعت
كنندگان و ايجاد رابطه با آنها ترغيب و تشويق مىنمايد، و هرگونه تفسير نادرست و
تحريف باطل را از مسأله شفاعت مىزدايد [4]. [5]
[4]- در الميزان بعد از آنكه شفاعت را
به معنى تأثير اسباب در مسبّبات، تفسير مىكند، شافعان را به دو دسته در عالم
تكوين و تشريع تقسيم مىنمايد و از جمله شافعان تشريعى، توبه و ايمان و عمل صالح و
قرآن و انبياء و فرشتگان و مؤمنان را مىشمارد و در اين زمينه به آياتى كه دلالت
بر تأثير اين امور يا اين اشخاص در آمرزش گناهان دارند استدلال مىنمايد (هرچند
عنوان شفاعت در آنها نيست) مانند 54 زمر و 28 حديد و 9 مائده و 16 مائده و 64 نساء
و 7 مؤمن و 286 بقره.