اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 130
بنابراين
وجود تفاوت در استعدادها و آنچه لازمه اين تفاوت است، براى حفظ نظام جامعه و حتى
براى پرورش استعدادهاى مختلف، نهايت لزوم را دارد، و شعارهاى كاذب هرگز نمىتواند
جلو اين واقعيت را بگيرد.
اما مبادا
اين سخن را چنين تفسير كنيد كه ما جامعه طبقاتى و نظام استثمار و استعمار را با
اين سخن مىپذيريم، نه، هرگز، منظور
تفاوتهاى طبيعى است و نه مصنوعى و تفاوتهائى است كه در عين حال مكمل يكديگر و
معاون يكديگر بوده باشند، نه سدّى بر سر راه پيشرفت يكديگر ايجاد كنند و به تجاوز
و تعدى بپردازند.
اختلاف
طبقاتى (توجه داشته باشيد منظور از طبقات همان مفهوم اصطلاحى آن يعنى طبقه
استثماركننده و استثمار شونده است) هرگز موافق نظام آفرينش نيست، آنچه موافق و
هماهنگ نظام آفرينش است، تفاوت استعدادها و تلاشها و كوششها است و ميان اين دو از
زمين تا آسمان فرق است (دقت كنيد).
و به تعبير
ديگر، تفاوت استعدادها بايد در مسير سازنده به كار افتد، درست مانند تفاوت ساختمان
اعضاء يك بدن، يا اندام يك گل، آنها در عين تفاوت معاون يكديگرند، نه مزاحم
يكديگر.
كوتاه سخن
اينكه: نبايد تفاوت استعدادها و درآمدها باعث سوء استفاده در راه ايجاد جامعه
طبقاتى گردد.
و به همين
دليل در پايان آيه مورد بحث مىفرمايد: «آيا آنها نعمت خدا را انكار مىكنند»
(أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ).
اشاره به
اينكه اين تفاوتها در صورت طبيعيش (نه صورت مصنوعى و ظالمانه) از نعمتهاى خدا است
كه براى حفظ نظام مجتمع بشرى ايجاد شده است. [1]