اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 126
مصنوعات يك
كارخانه، يك شكل و يك جور نخواهند بود و طبعاً با هم تفاوتهائى خواهند داشت، ولى
بايد دانست كه معمولًا مواهب الهى و استعدادهاى جسمى و روحى انسانها آنچنان تقسيم
شده كه هر كسى قسمتى از آن را دارد، يعنى كمتر كسى پيدا مىشود كه اين مواهب را
يكجا داشته باشد، يكى از نيروى بدنى كافى برخوردار است، و ديگرى استعداد رياضى
خوبى دارد، يكى ذوق شعر، و ديگرى عشق به تجارت، و بعضى هوش سرشارى براى كشاورزى، و
بعضى، از استعدادهاى ويژه ديگرى برخوردارند، مهم اين است كه جامعه يا خود اشخاص،
استعدادها را كشف كنند، و آنها را در محيط سالمى پرورش دهند، تا هر انسانى بتواند
نقطه قوت خويش را آشكار سازد و از آن بهرهبردارى كند.
3- اين موضوع
را نيز بايد يادآورى كرد كه يك جامعه همانند يك پيكر انسان، نياز به بافتها و
عضلات و سلولهاى گوناگون دارد، يعنى همانطور كه اگر يك بدن، تمام از سلولهاى ظريف
همانند سلولهاى چشم و مغز ساخته شده باشد دوام ندارد، و يا اگر تمام سلولهاى آن
خشن و غير قابل انعطاف همانند سلولهاى استخوانى باشند كارائى كافى براى وظائف
مختلف نخواهد داشت، بلكه بايد از سلولهاى گوناگونى كه يكى وظيفه تفكر و ديگرى
مشاهده و ديگرى شنيدن و ديگرى سخن گفتن را عهدهدار شوند تشكيل شده باشد، همچنين
براى به وجود آمدن يك «جامعه كامل» نياز به استعدادها و ذوقها و ساختمانهاى
مختلف بدنى و فكرى است، اما نه به اين معنى كه بعضى از اعضاء پيكر اجتماع در
محروميت به سر برند و يا خدمات آنها كوچك شمرده شود و يا تحقير گردند، همانطور كه
سلولهاى بدن با تمام تفاوتى كه دارند همگى از غذا و هوا و ساير نيازمندىها به
مقدار لازم بهره مىگيرند.
و به عبارت
ديگر تفاوت ساختمان روحى و جسمى در آن قسمتهائى كه طبيعى است (نه ظالمانه و
تحميلى) مقتضاى «حكمت» پروردگار
است و عدالت هيچگاه نمىتواند از حكمت جدا باشد،
فى المثل اگر تمام سلولهاى بدن انسان يكنواخت آفريده مىشد، دور از حكمت بود، و
عدالت به معنى قرار دادن هر چيز در محل
اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 126