زمانى بر
مردم فرا مىرسد كه در ميان آنها از قرآن جز خط به نقوش، و از اسلام جز اسمى باقى
نماند، مساجد مسلمين در آن روز از نظر بنا آباد ولى از نظر هدايت ويران خواهد بود!
شرح كوتاه
نمىتوانيم
بگويم اين پيشگويى عجيب، امروز، كاملًا مصداق پيدا كرده، و يا مربوط به آينده است،
ولى اينقدر مسلّم است كه نمونههايى از آن را در گوشه و كنار با چشم خود
مىبينيم، و تعجب در اين است كه چنين مسلمانانى از عقب ماندگى ناله و شكوه دارند،
گويا چنين مىپندارند تنها «اسم اسلام» و «رسم قرآن»، براى همه چيز آنها كافى است،
نه قرآن را به عنوان يك كتاب تربيت و انسان سازى پذيرفته و به كار بستهاند، و نه
اسلام را به عنوان «مذهب» يعنى روش فكرى و عملى؛ كدام جامعه مسلمان واقعى را سراغ
داريم كه عقب مانده باشد و جهان در برابرش تعظيم ننموده باشد!