اسم الکتاب : وهابيت بر سر دو راهى المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 175
جايز نيست كسى را تكفير كنيم مگر اين كه دليل روشنى از كتاب و سنّت بر كفر او
گواهى دهد، و گمان و احتمال هرگز كافى نيست، زيرا احكام سنگينى بر اين حكم بار
مىشود. هنگامى كه ما، در مورد حدود معتقديم طبق قاعده «الحدود تدرء بالشبهات»
بايد بدون قطع و يقين اقدام نكنيم، مسلّماً مسأله «تكفير» به خاطر آثار مهمّى كه
دارد از حدود مهمتر است و لذا پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله همگان را از تكفير
كسى كه واقعاً كافر نيست، بر حذر داشت و فرمود: هر كس به برادر مسلمانش بگويد: اى
كافر! اگر راست بگويد، طرف مقابل گرفتار عذاب الهى مىشود و اگر دروغ بگويد به
خودش بازمىگردد.
گاه در كتاب و سنّت تعبيرى ديده مىشود كه فلان سخن يا عمل يا اعتقاد موجب كفر
است، در حالى كه موانعى وجود دارد كه جلو اين حكم را مىگيرد، و اين مانند احكام
ديگرى است كه بدون اجتماع اسباب و شرايط و نفى موانع حاصل نمىگردد، مثلًا ارث يكى
از احكام الهى است كه به سبب خويشاوندى صورت مىگيرد ولى گاه موانعى وجود دارد كه
جلو اين حكم را مىگيرد، مانند اختلاف در دين. همچنين گاه كسى را اجبار بر اداى
كلمات كفرآميز مىكنند در حالى كه سبب كفر او نمىشود (چون مجبور شده است) و نيز
گاهى انسان سخن كفرآميزى بر اثر شدّت خوشحالى يا غضب و مانند آن مىگويد (در حالى
كه از حالت طبيعى خارج شده) و اين موجب كفر او نمىشود چون قصدى ندارد، شبيه
داستان معروفى كه كسى از
اسم الکتاب : وهابيت بر سر دو راهى المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 175